1- عقد الفرید للملک السعید، این کتاب را براى نجم الدین غازى بن ارتق که از پادشاهان «ماردین» بوده تألیف کرده و در مصر چاپ شده است.
2- الدر المنظم فى اسم اللّه الاعظم، نسخهاى از آن در کتابخانه حسین پاشا در آستانه به شماره 346 موجود است. و شیخ سلیمان قندوزى حنفى در «ینابیع الموده» صفحه 403- 471 قسمتى از آن را نقل کرده است.
3- مفتاح الفلاح فى الاعتقاد اهل الصلاح.
4- کتاب دائرة الحروف.
5- مطالب السؤول فى مناقب آل الرسول که بارها چاپ شده است.
معاصر او «اربلى» در کتاب «کشف الغمه» صفحه 17 گفته است: مطالب السؤول فى مناقب آل الرسول تصنیف استاد دانا کمال الدین محمد بن طلحه است، او مرد مشهور و فاضلى بوده که فکر میکنم در سال 654 ه فوت کرده باشد، حال او در زهد و پارسائى و ترک کردنش وزارت شام را و گوشهگیرى اختیار کردنش امرى است آشکار و قریب العهد به تألیف آن کتاب، او در حال گوشه گیرى این کتاب (مطالب السؤول) و کتاب الدائرة را نوشت، او شافعى مذهب و از رؤساء و بزرگان آنها است.
و سید هبة الدین ابو محمد حسن موسوى در کتاب «المجموع الرائق» که در سال 703 ه آن را تألیف کرده تصریح میکند که این کتاب «مطالب السؤول» مال اوست.
و ابن صباغ مالکى متوفى در سال 855 ه نیز این کتاب (مطالب السؤول) را از آن او میداند و در کتاب «فصول المهمه» خود از آن زیاد نقل میکند، و هم اکنون از آن کتاب نسخهاى خطى که در سال 896 ه از روى نسخهاى به خط مؤلف که در سال 650 ه در 25 جزوه نوشته بوده، نگارش یافته است در کتابخانه «احمدیه» حلب موجود است.
و آقاى «شبلنجى» نیز در کتاب (نور الابصار) در مناقب آل نبى مختار، از آن نقل کرده است.
کمال الدین یاد شده چنانکه در طبقات سبکى و شذرات الذهب آمده: در سال 652 ه متولد شده و چنانکه در دو کتاب یاد شده و الوافى بالوفیات صفدى و تاریخ او و البدایة و النهایة ابن کثیر و مرآت الجنان یافعى و الاعلام زرکلى و دیگر کتب آمده در هفده رجب سال 652 ه فوت کرده است.
ولى در بالا نظر اربلى را دیدید که معتقد است: او در سال 654 ه فوت کرده است.
قسمتى از اشعارش که در مدح اهل بیت علیهم السلام سروده در کتابش «مطالب السؤول» موجود است و از آن جمله است اشعارى که در پایان کتاب قرار دارد و ذیلا ترجمه میشود:
«اگر میخواهى حقائق را درک کنى کمى مهلت بده و از خواندن آیات مربوط به مناقب تجاوز مکن، مناقب آل مصطفى که وسیله آنها به نعمت تقوى و نیکیها راه مییابیم، مناقب خاندان پیغمبر که پیشواى مردمند و هر طالبى وسیله آنها گمشدهاش را مییابد، مناقبى که حقائق را آشکار میکند و پردههاى سیاه را دور میافکند، بر تو باد توجه به آنها در پنهان و آشکار که این عمل ترا پیش خدا بلند مرتبه خواهد کرد.
و هنگامى که زبانت به آیات مناقب اهلبیت مترنم است آنها را از روى اخلاص و حضور قلب بخوان.
و هرگاه کسى درباره آن با دقت کتابى بنویسد قطعا بزرگترین واجبش را اداء نموده است.
و چه بسا ممکن است کسى آن را بخواند، حسناتش زیاد شود و از بالاترین مواهب بهرمند گردد.
و هر کس در این باره از خدا درخواست توفیق کند قطعا دعایش مستجاب و اقبال از هر سو به او روى خواهد آورد».
و نیز از اشعار اوست که در صفحه 8 آن کتاب آمده و ترجمه آن چنین است:
«کسانی که به آنان (اهل بیت علیهم السلام) چنگ زنند، آنان بر ایشان «عروة الوثقى» و ریسمان محکم خواهند بود، زیرا که مناقبشان از راه وحى و قرآن ثابت شده و قرآن خوان مناقب آنان را در سوره شورى و هل اتى و احزاب مییابد.
آنان اهلبیت مصطفى هستند که دوستى آنان به طور قطع بر مردم فرض است.
فضائل آنان از لحاظ واقعیت از هر روایتى که راویان از روى جهد و کوشش به دست آوردهاند برترى دارد».
او با این عبارات، اشاره به عدهاى از فضائل خاندان عترت و طهارت میکند که قرآن در سوره شورى و هل اتى و احزاب بدان تصریح نموده است:
اما در سوره شورى چنین آمده: «قُلْ لا أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی وَ مَنْ یقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِیها حُسْناً / بگو: در این باره (نبوت) از شما پاداشى جز دوستى نزدیکانم نمیخواهم، و هر کس کار نیک انجام دهد بر نیکیش بیافزائیم» «1».
و ما در جلد دوم این کتاب (عربى «2») صفحه 306- 310 و جلد سوم صفحه 171 در اینکه این آیه در مورد اهلبیت عصمت و طهارت نازل شده است بحث کردیم به آنجا مراجعه شود.
و اما در سوره هل اتى چنین آمده است: «یوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ یخافُونَ یوْماً کانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیراً وَ یطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یتِیماً وَ أَسِیراً / آنان به نذر خود وفا میکنند و از روزى که شر آن انکار ناپذیر است بیم دارند و غذا را با آنکه دوست دارند، به مستمند و یتیم و اسیر میدهند» «1».
و ما در جلد سوم صفحه 107- 111 به طور مبسوط بررسى کردیم که این آیه مربوط به اهلبیت علیهم السلام است.
و اما در سوره احزاب چنین آمده است: «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِیلًا / از مؤمنان مردانى هستند که براستى پیمانهائى که با خدا داشتند وفا کردند بعضى از آنها تعهد خویش به سر بردند و بعضى دیگر منتظرند و به هیچوجه تغییرى نیافتهاند» «2».
و نیز در همین سوره است: «إِنَّما یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکمْ تَطْهِیراً / خدا میخواهد که ناپاکى را از شما اهلبیت ببرد و پاکیزهتان کند پاکیزه کامل» «3».
در جلد دوم این کتاب صفحه 51 گذشت که آیه اول در مورد امیر المؤمنین و عمویش حمزه و پسر عمویش عبیده نازل شده است. و تمام مسلمین اتفاق دارنده که آیه تطهیر نیز در مورد رسول اکرم و على بن ابیطالب و حسن و حسین و فاطمه سلام اللّه علیهم نازل گردیده است.
و ائمه حدیث و حفاظ در این باره احادیث صحیح متواتر، در صحاح و مسانید خود آوردهاند که بیارى خدا در مجلدات آینده خواننده محترم را از آن احادیث آگاه خواهیم کرد.
همانطور که گفتیم: او درباره خاندان پیامبر اکرم اشعار زیادى دارد که ترجمه قسمتى از آنها چنین است:
«خدایا! بحق پنج تن آل عبا که صاحبان هدایت و عمل شایستهاند آنانکه سفینه نجاتند، و افراد تاجر پیشه سود خواه بسوى آنها میشتابند و دوستشان دارند، آنانکه در روز قیامت آنگاه که مردم در موقف فضاحت بار توقف دارند، داراى مقام ارجمندند، خوارم مفرما و گناهم را بیامرز تا شاید از آتش سوزان جهنم در امان بمانم، زیرا با علاقه شدیدى که به آنها دارم امیدوارم خداوند از سر تقصیراتم در گذرد، آنان براى کسى که دوستشان داشته باشد سپرى هستند که او را از حوادث سهمگین نجاتش میدهند. و من به آنان متوسلم به این امید که درخواست گناهکار بدبخت به هدف اجابت رسد و رستگارى نصیبم شود و از این رهگذر راه راست را یافته مقامى شایسته یابم».
و نیز از اشعار اوست که در مورد قاتلان ابى عبد اللّه الحسین علیه السلام سروده و ذیلا ترجمه قسمتى از آن آورده میشود:
«اى دشمنان خدا پیشاپیش شما موقفى است که رسول خدا در آنجا از شما پرسش و باز خواست خواهد کرد. در آنجا رسول خدا و فاطمه زهرا، که عزادار است به دشمنى و دادخواهى بر میخیزند و على نیز دادخواهى آنها را تأیید میکند که قطعا گفته او مورد تأیید است.
و شما اى دشمنان خدا در آنروز چه جوابى به آنها خواهید داد؟ در صورتى که در آنروز راهى براى ترک جواب نخواهد بود!!
و شما با کشتن فرزندانشان کار بدى کردید و بار سنگینى متحمل شدید، و امید شفاعتى در آن روز جز از ناحیه دشمنان نخواهد بود و شرح این ماجرا مفصل است، و بسیار روشن است کسى که در روز حشر رسولخدا دشمنش باشد جایگاهش در آتش خواهد بود. در صورتى که بر شما واجب بود رعایت آنها را بکنید و نسبت به آنها مهربان باشید تا مورد شفاعت آنان قرار گیرید، زیرا آنان آل پیغمبر و اهلبیت اویند و تنها پیروى از طریقه آنان مایه نجات است.
مناقبشان در میان مردم مشهور و داراى ارزش چشمگیر است، مناقب آنان چنان زیاد است که از شمارش بیرون است البته برخى از آنها فرع و برخى دیگر اصلند، آنان مظهر مناقب خلقى و خلقى رسول خدایند که هیچگاه براى آنها افولى نخواهد بود».
الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج5، ص: 647