و این سخن عبدی:
و این سخن عبدی: و تها بها من حمل طوبی طیبت تلک المواهب. اشاره است به حدیث نثاری که ” بلال بن حمامه ” آورده است. که روزی پیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) متبسم و خندان و با چهره ای چون ماه تمام و تابان، روی به ما آورد، عبد الرحمن بن عوف برخاست و گفت: ای رسول خدا، این نور چیست؟ فرمود :بشارتی است که از پروردگارم درباره برادر و پسر عمم بمن رسیده است و آن اینست که :خداوند، فاطمه را به همسری علی در آورده و به رضوان خازن جنان فرموده تا درخت طوبی را بجنباند. پس درخت طوبی به تعداد دوستداران اهل بیت، برگه هائی به بار آورده است. و نیز در زیر آن درخت فرشتگانی آفریده و به هر یک براتی داده تا چون قیامت برپا شود و ملائکه خلائق را فرا خوانند، دوستی از دوستداران اهل بیت نماند، مگر آنکه برگه ای که در آن فرمان رهائی از آتش جهنم است، به وی بدهند. پس برادر و پسر عم من و هم دخترم. نجات بخش مردان و زنان از آتش دوزخ اند. “خطیب ” در ص 210 ج 4 تاریخش و ” ابن اثیر ” در صفحه 206 ج 1 “، اسد الغابه ” و ” ابن صباغ ” مالکی و ” الفصول المهمه” و ” ابو بکر خوارزمی ” (در المناقب) و ” ابن حجر در ص 103 ” الصواعق ” و ” صفوری ” در ص 225 ج 2 ” ” نزهه المجالس ” و ” حضرمی ” در صفحه 48 ” رشفه الصادی ” این روایت را آورده اند. و ” ابو عبد الله ملا ” در کتاب سیرتش. از انس روایت کرده است که رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) در مسجد به علی (علیه السلام)فرمود:این جبرئیل است که مرا خبر میدهد به اینکه خداوند و به درخت طوبی وحی فرستاده که در و یاقوت بر آنها ببارد و او در و یاقوت بر آنها نثار کرده و حوران این در و یاقوتها را در طبق هائی از در و یاقوت گردآورده اند و تا روز رستاخیز بیکدیگر هدیه می کنند. این روایت را محب الدین در ص 32 ” الذخائر ” و ص 184 ج 2 ” الریاض ” و ” صفوری ” در ص 233 ج 2 ” نزهه المجالس”آورده اند.
(الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب ج2 ص 446)