1- بعلّة الوَرَشَان یأکلُ رُطَبَ المشان
کاری انجام میدهد که منظور خلاف ظاهر آن است
الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج5، ص: 219[divider]
2- البغل نغل و هو لذلک أهل
کسی که فاسد و فرومایه و پست و بد اصل است، در کردار و رفتارش جز پلیدی و نابکاری و جور وجود نداشته
الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج2، ص: 181[divider]
3- بلغ السیل الزبی
وقتی به اطلاعشان رسیده که کار از کار گذشته
الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج9، ص: 424[divider]
4- بین حاذف و قاذف
بین دو بدی محصور شدن، محصور به زشتیها و بدی
الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج2، ص: 123[divider]
تخبره بعُجره و بُجره
تمامی نقاط عیب وضعفش را نمودار مینماید
الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج2، ص: 190[divider]
الثور یحمی أنفه برَوقه
گاو با شاخش از خود حمایت میکند
الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج5، ص: 219