اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۲۳ آذر ۱۴۰۳

علمای قرن دوم که واقعه غدیر را نقل کرده‌اند

متن فارسی

توجّه و عنایت بموضوع مهم غدیر خم در انحصار صحابه و تابعین نبوده و بلکه علمآء قرن‏هاى بعدى نیز در حفظ و اجراء این سیره مهم و اثر زوال ناپذیر نهایت مراقبت را داشته‌اند و با بررسى تاریخ مربوط، ملاحظه میشود که در هر قرنى گروه بسیارى از حفاظ با دقت نظر این نشانه نمایان دین را از گروه پیشین دریافت و بر طبق تحقیقاتى که در این امر خطیر نموده‌اند به طبقه بعدى که جایگزین آنها شده‌اند با خضوع و تسلیم بصحت آن، سپرده‌اند.

اینک تعدادى از آنان را براى اثبات این مدّعى نام می‌بریم، که در هر قرنى گواه بر تحقق این داستان میباشند، و احاطه بهمه راویان این حدیث از طبقه علماء موکول بدامنه قدرت خواننده بزرگوار است که در حدود کوششى که دایر بشناسائى اساتید فن حدیث بکار خواهند برد، به منظور خود نائل گردند.
(علمآء قرن دوم اسلامى)

1- ابو محمّد عمرو بن دینار جمحى مکى متوفاى 115 ر 116، بطوریکه در ص 244 خلاصه خزرجى مندرج است: مسعر، سه بار (که حاکى از تأکید است) موثق بودن نامبرده را تصدیق و اعلام داشته. بحدیثى که نامبرده از طاوس تابعى در ص 120 روایت نموده مراجعه شود.

2- ابو بکر محمّد بن مسلم بن عبید اللّه قرشى زهرى متوفاى 124. نامبرده یکى از پیشوایان بنام و مشهور است و او عالم حجاز و شام است، بسیارى از صاحبان تذکره شرح حال او را ثبت و نسبت باو ستایش نموده‌اند، ذهبى در جلد 1 تذکرهخود ص 96 مینگارد: مناقب این دانشمند بزرگ (زهرى) در خور آنست که (لا اقل) در چهل ورق درج و شرح داده شود؛ حدیث او در ص 53 و 68 گذشت.

3- عبد الرحمن بن قاسم بن محمّد بن ابى بکر تیمى- ابو محمّد مدنى متوفاى 126، احمد و ابن سعد و ابو حاتم او را توثیق نموده‌اند و خزرجى در صفحه 197 خلاصه‌اش او را به پیشوائى و موثق بودن ستوده است، نامبرده مناشده جوانى را با ابى هریره بحدیث غدیر روایت نموده است، که خواهد آمد.

4- بکر بن سواده بن ثمامه بصرى متوفاى 128، طبق مندرج در صفحه 44 خلاصه خزرجى، یکى از فقهاء و پیشوایان است، ابن معین و ابن سعد و نسائى او را توثیق نموده‌اند. طریق روایت او که منتهى بجابر میشود صحیح و همه رجال سندش ثقه و مورد اعتمادند- در ص 50 گذشت،

5- عبد اللّه بن ابى نجیح یسار ثقفى- ابو یسار مکّى- متوفاى 131، بطوریکه در ص 183 «خلاصه» و ص 145 «التقریب» مندرج است، احمد او را توثیق نموده.
حدیث او که طریق آن صحیح و رجال سند آن مورد اعتماد و وثوقند در صفحه 78 گذشت.

6- حافظ. مغیرة بن مقسم ابو هشام ضبّى کوفی (از مادر نابینا متولد شده) متوفاى 133، طبق مندرج در جلد 1 تذکره ذهبى ص 128 و خلاصه خزرجى ص 320 عرزمى و عجلى او را توثیق نموده‌اند، حدیث او در ص 64 گذشت.

7- ابو عبد الرحیم خالد بن زید جمحى مصرى متوفاى 139، فقیهى است اهل فتوى، ابو زرعه و عجلى و یعقوب بن سفیان و نسائى او را توثیق نموده‌اند و ابن حبّان او را در شمار افراد مورد وثوق و اعتماد یاد کرده، شرح حال او در جلد 3 «تهذیب التهذیب» ص 129 مندرج است، روایت او در داستان (مناشده) بلفظ زاذان و باسناد صحیح که رجال سند آن همگى ثقه هستند، خواهد آمد.

8- حسن بن حکم نخعى- کوفی (بعد از سال 140 وفات یافته)، طبق مندرج در خلاصه خزرجى ص 67- ابن معین او را موثق دانسته، حدیث رکبان بطریقاو خواهد آمد و طریق مزبور صحیح و رجال آن همگى ثقه میباشند.

9- ادریس بن یزید ابو عبد اللّه اودى کوفی، نسائى او را موثق دانسته، روایت او در ص 40 گذشت و حدیث مناشده جوانى با ابى هریره بطریق او خواهد آمد و طریق حدیث مذکور و مناشده هر دو صحیح و رجال آنها همگى ثقه میباشند.

10- یحیى بن سعید بن حیّان تیمى کوفی مدنى، طبق خلاصه خزرجى ص 363 عجلى او را ثقه و صالح دانسته و ابن حبّان وفات او را بسال 145 ثبت نموده- طریق حدیث او از عمویش (یزید بن حیان- تابعى-) که سند آن از اسناد مسلم است (در «صحیح» او) و رجال آن ثقه هستند، در ص 127 گذشت.

11- حافظ عبد الملک بن ابى سلیمان عرزمى کوفى، متوفاى 145- احمد بن حنبل و نسائى او را توثیق نموده‌اند و ذهبى در جلد 1 تذکره‌اش ص 139 گفته که: نامبرده از حفاظ- صاحب دقت نظر است، حدیث از او باسناد صحیح و با رجال موثق در ص 63 و 73 گذشت، و روایت او در داستان (مناشده) رحبه بلفظ زاذان خواهد آمد.

12- عوف بن ابى جمیله عبدى هجرى بصرى متوفاى 146- نسائى و جماعتى او را توثیق نموده‌اند، خزرجى در ص 253 «تذکره» و ابن حجر در ص 199 «تقریب»- از او نام برده‌اند، بحدیث مذکور در ص 65 مراجعه نمائید، رجال اسناد حدیث مزبور ثقه هستند.

13- عبد اللّه بن عمر بن حفص بن عاصم بن عمر بن خطّاب عدوى عمرى مدنى، یکى از فقهاء هفتگانه است- ابن معین و نسائى و ابو زرعه و ابو حاتم او را توثیق نموده‌اند، وفات او بسال 147 و بقولى در غیر این سال واقع شده، ابن حجر شرح حال او را در جلد 8 «تهذیب» ص 40 ذکر نموده و حافظ عاصمى روایتى را بطریق او در «زین الفتى» آورده است.

14- نعیم بن حکیم مدائنى متوفاى 148 حافظ ابو عوانه و حافظ قطان از او روایت کرده‌اند، ابن معین و عجلى او را توثیق نموده‌اند و شرح حال او را خطیبدر جلد 13 تاریخش ص 302 ذکر نموده- طریق منتهى باو در ص 102 گذشت و طریق او صحیح و رجال آن همگى ثقه میباشند.

15- طلحة بن یحیى بن طلحة بن عبید اللّه تیمى کوفی متوفاى 148- عجلى و ابن معین او را توثیق نموده‌اند و صلاحیت او را ابو زرعه و نسائى تأیید کرده‌اند.
شرح حال او را خزرجى در «خلاصه» ص 153 و ابن حجر در «تهذیب التهذیب» ثبت نموده‌اند. حدیث او در ص 89 گذشت.

16- ابو محمّد کثیر بن زید «1» اسلمى- بعد از سال 150 درگذشته و به (ابن ماقبه) معروف است. ابو زرعه گفته: نامبرده متصف بصدق است و در (روش) او نرمى و ملایمت است (کنایه از اینکه سخت‏گیرى در خصوصیّات رجال ندارد) شرح حال او را خزرجى در «خلاصه» ص 283 ذکر نموده، حدیث از او بطریقى که بقیه رجال آن همگى ثقه هستند در ص 103 گذشت.

17- حافظ محمّد بن اسحاق مدنى صاحب سیره متوفاى 151 ر 152- علماء بنام و معروف او را بموثق بودن و پیشوائى و علم و حفظ و دقت نظر تعریف نموده‌اند.
شرح حال او را ذهبى در جلد 1 تذکره‌اش ص 155 و خزرجى در ص 279 «خلاصه» ثبت کرده‌اند: حاکم بطریق او در (مستدرک) جلد 3 ص 110 روایت نموده بطوریکه در ص 48 و غیره گذشت.

18- حافظ معمر بن راشد، ابو عروه ازدى بصرى متوفاى 153 ر 4، عجلى و نسائى و سمعانى او را توثیق نموده‌اند و ذهبى در جلد 1 «تذکره» ص 171 با تعبیر به، امام و حجّت او را یاد کرده، و حدیث او بطریق صحیح که رجال آن ثقه هستند در ص 46 گذشت.

19- حافظ مسعر بن کدام ابن ظهیر هلالى رواسى کوفی متوفاى 153 ر 155، قطان گفته: همانند او را نیافتم، او دقیق النظرترین علماء بود و شعبه گفته: از فرط استوارى و متانت، مصحف نامیده میشده، احمد و ابو زرعه و عجلى او را توثیقنموده‌اند، بتذکره ذهبى در جلد 1 ص 169 و خلاصه خزرجى ص 320 مراجعه نمائید.روایت او در داستان (مناشده) بلفظ عمیره همدانى خواهد آمد.

20- ابو عیسى حکم بن ابان عدنى، متوفاى 154 ر 5، عجلى گوید: نامبرده ثقه‌ایست داراى سیره و روش، نامبرده در آن هنگام که چشمها آرام میگرفت (بخواب میرفت) تا زانوى خود در دریا میایستاد و بذکر خدا اشتغال میورزید! خزرجى شرح حال او را در «خلاصه» ص 75 چنین نگاشته، حدیث او در صفحه 48 گذشت «1».

21- عبد اللّه بن شوذب بلخى- ببصره آمده و در آنجا مسکن گرفته، متوفاى 157- قریبا در باب روزه غدیر بشرح حال او آگاهى خواهید یافت، و گفتار ابن ولید درباره او خواهد آمد، نامبرده داراى چهره روحانى و منظر ملکوتى بوده، حدیث روزه غدیر را بطریق صحیح که رجال آن همگى ثقه هستند، او روایت نموده است.

22- حافظ شعبة بن حجاج ابو بسطام واسطى- به بصره آمده و در آنجا مسکن گزیده و در سال 160 وفات یافته، بقول ابن معین نامبرده پیشواى اهل تقوى است و بقول حکم پیشواى پیشوایان است و بقول ثورى: شعبه در حدیث فرمانرواى اهل ایمان است، ذهبى در جلد 1 تذکره ص 174 و خزرجى در «خلاصه» ص 140 شرح حال او را ثبت نموده‌اند- حدیث او در ص 64 بطریق صحیح و رجال موثق و همچنین در ص 68 و 72 و 79 و 93 گذشت و حدیثى از او در داستان (مناشده) بلفظ زید بن یثیع خواهد آمد.

23- حافظ ابو العلاء کامل بن علاء تمیمى کوفی متوفاى در حدود 160، ابن معین او را توثیق نموده و ابن عدى و نسائى بر حسب مندرج در خلاصه خزرجى ص 272 گفته‌اند که (باکى بر او نیست) و حاکم در «مستدرک» صحیح بودنحدیث او را تایید نموده. حدیث نامبرده بطریق صحیح و رجالى که همگى موثق هستند در ص 67 گذشت.

24- حافظ سفیان بن سعید ثورى ابو عبد اللّه کوفی- در سال 161 در بصره درگذشته است و ولادت او در سال 77 تعیین شده، خطیب در جلد 9 تاریخش ص 252 او را پیشوائى از پیشوایان مسلمین و نشانه از نشانه‌هاى دین دانسته و تصریح نموده که:
پیشوائى او مورد اجماع است، بطوریکه با مراتب اتقان و ضبط و حفظ و معرفت و زهد و ورع که در او است از هر گونه تعریف و تزکیه بی‌نیاز است؛ در جلد 7 تاریخ خطیب ص 377 مندرج است که: خبر داد ما را ابو الفتح محمّد بن حسین عطّار (قطیط) از محمّد بن احمد بن عبد الرحمن معدّل- در اصفهان- از ابو بکر محمّد بن عمر تمیمى حافظ (جعابى) از حسن بن على بن سهل عاقولى از حمدان بن مختار از حفص بن عبید اللّه «1» بن عمر از سفیان ثورى از على بن زید از انس که گفت: شنیدم از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله میفرمود: من کنت مولاه فعلى مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه.

25- حافظ اسرائیل بن یونس بن ابى اسحق سبیعى ابو یوسف کوفی متوفاى 162، ابن معین و غیره او را توثیق نموده‌اند و ذهبى در جلد 1 تذکره‌اش- ص 193 مبالغه در ستایش نسبت باو نموده، حدیث از او در ص 80 گذشت، و در داستان (مناشده) حدیث او بطریق صحیح و رجال موثق خواهد آمد.

26- جعفر بن زیاد کوفی احمر متوفاى 165 ر 7، ابو داود گفته مورد وثوق و اعتماد است؛ و شیعى است، و بشرح مندرج در خلاصه خزرجى ص 53 ابو زرعه او را متصف بصدق معرفى کرده و نسائى گفته: باکى بر او نیست، حدیث او در داستان (مناشده) رحبه بلفظ عبد الرحمن بطریق صحیح و رجال موثق خواهد آمد.

27- مسلم بن سالم هندى ابو فروه کوفی (در اواسط قرن دوم درگذشته) ابن معین او را توثیق نموده و ابو حاتم صلاحیت او را در حدیث تأیید و گفته که: باکىبر او نیست؛ حدیث او از عبد الرحمن بن ابى لیلى در داستان (مناشده) رحبه بطریق صحیح و رجال موثق خواهد آمد.

28- حافظ قیس بن ربیع ابو محمّد اسدى کوفی متوفاى 165، عفان گوید که او مورد وثوق و اعتماد بوده است، و یعقوب ابن شیبه گوید: نامبرده در نزد جمیع اصحاب ما. متصف بصدق است و آنچه را از (احادیث) نوشته داراى صلاحیت است، ولى نیروى حفظ او خوب نیست، ذهبى در جلد 1 «تذکره» ص 205 و خزرجى در «خلاصه» ص 270 شرح حال او را ثبت نموده‌اند، حدیث او در ص 85 گذشت، و در نزول آیه اکمال دین در مورد على علیه السّلام در روز غدیر نیز حدیث او ذکر خواهد شد.

29- حافظ حمّاد بن سلمة ابو سلمه بصرى متوفاى 167؛ ابن معین او را توثیق کرده و ابن معمر او را از ابدال بشمار آورده و قطان گوید؛ هر که را دیدید که نسبت باو نکوهش میکند. او را در اسلام متهم بدانید. وهب گوید: حماد اعلم ما است، و بر ما سرورى دارد، ذهبى او را کامل در عربیت و مردى فقیه و فصیح و سخن‏ور و داراى سیره و روش دانسته، شرح حال او در جلد 1 تذکره ذهبى ص 182 و در ص 78 خلاصه خزرجى ثبت است، بصفحه 45 مراجعه نمائید. بنابر این- حدیث بطریق او که منتهى به براء بن عازب میشود صحیح و رجال آن مؤثق است و حدیث او در موضوع تهنیت باسناد صحیح و رجال موثق خواهد آمد.

30- حافظ عبد اللّه بن لهیعه ابو عبد الرحمن مصرى متوفاى 174، ذهبى در جلد 1 «تذکره» ص 215 شرح حال او را ثبت نموده و درباره او گفته: پیشواى بزرگ، قاضى دیار مصر و دانشمند و محدّث آن منطقه. و گوید: احمد بن حنبل درباره نامبرده گفته: در آنچه نوشته داراى صلاحیت و در طلب علم کوشا بوده است، بصفحه 50 مراجعه نمائید، بنا بمراتب مذکوره طریق رسیده از او که منتهى بجابر انصارى میشود صحیح و رجال آن موثق میباشند.

31- حافظ ابو عوانه وضّاح ابن عبد اللّه یشکرى واسطى بزّاز متوفاى175 ر 6، نامبرده متصف براستى و مورد وثوق و اعتماد بوده و بطوریکه در «تهذیب التهذیب» و جلد 1 تذکره ذهبى ص 241 مذکور است، همگان بحجیت او در آنچه حدیث نموده اجماع دارند، طرق منسوب باو در ص 64 باسانید صحیح و در ص 31 و 66 و 97 گذشت، و بسیارى از طرق روایت او صحیح است.

32- قاضى شریک بن عبد اللّه، ابو عبد اللّه نخعى کوفى متوفاى 177، ذهبی در جلد 1 «تذکره» ص 210 نامبرده را یکى از پیشوایان مشهور اعلام نموده گوید: حدیث او حسن است و نامبرده پیشوائی است فقیه و محدّث و داراى احادیث بسیار و در اتقان و استوارى مانند حماد بن زید نیست، بخارى استشهاد باو نموده و مسلم بپیروى و متابعت او نقل روایت نموده، یحی بن معین او را توثیق کرده و محى الدّین بن ابى الوفاء در جلد 1 «الجواهر المضیّه» ص 256، او را از حنفیّه معرفى نموده، حدیث او بطریق صحیح و رجال موثق در ص 66 و همچنین در ص 92 گذشت و حدیث او بطریق صحیح در داستان (مناشده) رحبه؟؟؟؟ و در داستان مناشده جوانى باابى هریره خواهد آمد.

33- حافظ عبد اللّه «عبید اللّه» بن عبید الرحمن «عبد الرحمن» کوفى. پدر عبد الرحمن اشجعى متوفاى 182 بطوریکه در جلد 1 «تذکرة الحفّاظ» ص 284 و «التقریب» ص 170 مذکور است ابن معین و ذهبى و ابن حجر او را توثیق نموده‌اند حدیث او بطریق صحیح و رجال موثق در ص 61 گذشت.

34- نوح بن قیس ابو روح حدانى بصرى متوفاى 183؛ مرّه و ابن معین بطوریکه در ص 347 «الخلاصه» و حاشیه آن مذکور است، نامبرده را توثیق نموده‌اند، حدیث او در ص 76 گذشت.

35- مطلب بن زیاد بن ابى زهیر کوفى ابو طالب متوفاى 185، گروه زیادى از حفاظ و پیشوایان حدیث بروایت او اعتماد نموده‌اند و ابن معین او را توثیق نموده، در نزد ابى داود و ابن حجر متصف بصدق است و در نزد دیگران محدّثى است بزرگوار؛ شرح حال او در «التقریب» ص 247 و «الخلاصه» 324 مذکور است؛حدیث رسیده از او در داستان (مناشده) مردى عراقى با جابر انصارى بطریق صحیح و رجال موثق خواهد آمد.

36- قاضى حسان بن ابراهیم عنزى ابو هاشم متوفاى 186؛ احمد و ابو زرعه و ابن معین و ابن عدى چنانکه در «الخلاصه» و حاشیه آن ص 64 مذکور است، نامبرده را توثیق نموده‌اند، حدیث او بطریقى که تمام رجال آن ثقه هستند در ص 66 گذشت.

37- حافظ جریر بن عبد الحمید ابو عبد اللّه ضبّى کوفی (بعدا- رازى) متوفاى 188 «در سن 78 سالگى درگذشته»، ذهبى در جلد 1 تذکره خود ص 247 ضمن ذکر نامبرده گوید: علماء علم حدیث بسبب اعتماد و وثوق باو و مراتب حفظ و وسعت دامنه دانش او (از مواطن خود) بسوى او میشتافتند.
حدیث از او بطریق حافظ عاصمى باسناد صحیح و رجالى که همگى ثقه هستند، در ص 127 گذشت و همین طریق روایت او، سند مسلم است که درباره خطبه روز غدیر در صحیح خود روایت نموده.

38- فضل بن موسى ابو عبد اللّه مروزى سینانى متوفاى 192، بشرح مندرج در «الخلاصه» ص 263 ابن معین و ابو حاتم او را توثیق نموده‌اند و در «التقریب» ص 205 بعنوان ثقه و صاحب دقت نظر ثبت گردیده. حدیثى از او بلفظ سعید و زید بطریق صحیح و رجال موثق در داستان (مناشده) رحبه خواهد آمد.

39- حافظ محمّد بن جعفر مدنى بصرى ابو عبد اللّه غندر متوفاى 193، نامبرده از حفاظ با اتقان است، ابن معین گوید: آثار کتبى او صحیح‏ترین آثار است، بعضى خواستند او را بخطاء نسبت دهند و نتوانستند، ذهبى شرح حال او را در جلد 1 تذکره‌اش ص 274 درج نموده، حدیث او با اسناد صحیح و رجال ثقه در ص 31 و همچنین در صفحات 32 و 35 و 48 گذشت، و روایت از او در داستان (مناشده) در رحبه بلفظ سعید و باسناد صحیح و رجال ثقه خواهد آمد.

40- حافظ اسمعیل بن علیه ابو بشر ابن ابراهیم اسدى متوفاى 193،ذهبى در جلد 1 تذکره خود در ص 295 از ابى داود حکایت نموده که گفت: احدى نبود مگر آنکه بخطا افتاد، جز- ابن علیه و بشر- و ابن معین گفته: نامبرده مردى است موثق و موصوف بورع و تقوى، و از شعبه نقل شد: که او بر محدثین سرورى دارد. حدیث او در داستان (تهنیت) «بعنوان پسر خواهر حمید طویل» خواهد آمد.

41- حافظ محمّد بن ابراهیم ابو عمرو ابن ابى عدى سلمى بصرى، در سال 194 در بصره وفات یافته، بطوریکه در جلد 1 «تذکرة الحفاظ» ص 296 و در «خلاصه خزرجى» ص 276 مذکور است نسائى و ابو حاتم و ذهبى او را توثیق نموده‌اند، حدیث بطریق او با اسناد صحیح و رجال موثق در ص 65 گذشت.

42- حافظ محمّد بن خازم ابو معاویه تمیمى ضریر متوفاى 195، بشرح مندرج در «خلاصه» و حاشیه آن ص 285، عجلى و نسائى و ابن خراش او را توثیق نموده‌اند و خطیب شرح حال او را در جلد 5 تاریخ خود ص 242- 249 درج نموده، حدیث از او با اسناد صحیح در ص 82 گذشت.

43- حافظ محمّد بن فضیل ابو عبد الرحمن کوفی (متوفاى 195)، ابن معین او را توثیق نموده و ابو زرعه او را متصف بصدق دانسته و نسائى گفته؛ باکى بر او نیست (یعنى بر او و روایتش اشکال و ایرادى نیست) و ابن حجر در «تقریب» گفته که: نامبرده راستگو و (بموازین حدیث) شناسا و دانا است، و ذهبى در جلد 1 «تذکره» از او بوثوق و اعتماد- یاد کرده، حدیث رکبان از او بطریق صحیح و با رجال موثق خواهد آمد.

44- حافظ. وکیع بن جراح رواسى. ابو سفیان کوفی متوفاى 196 ر 197، ابن معین و عجلى و ابن سعد او را ثقه دانسته‌اند و احمد گفته: همانند او در دانش و نیروى حفظ و اتقان توام با خشوع و ورع ندیدم، شرح حال او را خطیب در جلد 13 تاریخش ص 466 و ذهبى در جلد 1 تذکره‌اش ص 280 و خزرجى در «الخلاصه» صفحه 356 ثبت نموده‌اند، امام احمد بن حنبل در مناقبش (بنا بر آنچه نقل
شده) حدیثى را با دقت در اسناد آن از نامبرده (حافظ- وکیع) روایت نموده که او از اعمش- از سعد بن عبیده- از ابن بریده از پدرش حدیث کرده که: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: من کنت مولاه فعلى مولاه در «الجامع الصغیر» روایت منسوب باو ذکر شده، و اسناد آن صحیح و رجال آن ثقه هستند.

45- سفیان بن عیینه- ابو محمّد هلالى کوفی (در سال 198 در مکه وفات یافته) ذهبى در جلد 1 تذکره‌اش ص 239 تصریح نموده که: نامبرده پیشوائى بوده داراى حجت و برهان و موصوف بقوه حفظ و وسعت دامنه دانش و بزرگى قدر و مقام؛ و ابن خلکان در جلد 1 تاریخش صفحه 226 اعلام نموده که: نامبرده پیشوائى بوده است دانشمند و با دقت نظر و زاهد و ورع و اهل حدیث بر صحت حدیث و روایت او اجماع و اتفاق دارند، و بسیارى از صاحبان تذکره شرح حال او را توام با ستایش ثبت نموده‌اند، حدیث او در نزول آیه سأل سآئل پیرامون داستان غدیر خواهد آمد و حدیث او بطریق صحیح و با رجال موثق در ص 48 و 120 گذشت.

46- حافظ عبد اللّه بن نمیر، ابو هشام همدانى خارفى، ذهبى در جلد 1 تذکره‌اش ص 299 شرح حال او را ثبت و توثیق یحیى بن معین و غیره را نسبت باو نقل کرده، نامبرده از بزرگان اصحاب حدیث بوده و در سال 199 در سن 84 سالگى درگذشته، به صفحات 63 و 73 مراجعه نمائید، و این طریق که در حدیث او است بر طبق اختیار ابن سعد (و همچنین ابن معین و هیثمى) از عطیّه عوفی (ثقه) طریق صحیحى است و رجال آن ثقه میباشند. و حدیث مناشده در روز رحبه بروایت او بلفظ زاذان خواهد آمد.

47- حافظ حنش بن حرث بن لقیط نخعى کوفی، ابو نعیم و هیثمى او را موثّق دانسته‌اند، و ابو حاتم گفته: باکى بر او نیست، حدیث رکبان از او بطریق صحیح و با رجال ثقه خواهد آمد.

48- ابو محمّد موسى بن یعقوب زمعى مدنى، ابن معین او را موثق دانسته وابو داود او را صالح اعلام نموده، وفات او در پایان خلافت منصور اتفاق افتاده، حدیث او در صفحه 82 بطریق صحیح و با رجال ثقه گذشت.

49- علاء بن سالم عطار کوفی (شیخ الاشج) ابى سعید. پیشواى موثّق، خطیب و غیره داستان مناشده را بطریق او روایت نموده‌اند که خواهد آمد.

50- ارزق بن على بن مسلم حنفى- ابو الجهم کوفی، ابن حبان (بطوریکه در ص 21 خلاصه مذکور است) او را موثق دانسته، حدیث او در ص 66 بسند صحیح و با رجال موثق گذشت.

51- هانى بن ایوب حنفى کوفی، ابن کثیر در جلد 5 تاریخش ص 211 او را توثیق نموده، نسائى حدیث او را در داستان مناشده بلفظ عمیره با دقت در سند روایت نموده، بنا بر این طریق او صحیح و رجال آن ثقه هستند.

52- فضیل بن مرزوق اغرّ رقاشى رواسى کوفی- ابو عبد الرحمن، متوفاى حدود 160، ثورى و ابن عیینه و ابن معین او را توثیق نموده‌اند و هیثم ابن جمیل گوید:
نامبرده از جهة زهد و فضل پیشواى هدایت بوده و مسلم حدیث او را در صحیح خود با دقت در سند روایت کرده، و ابن حجر در جلد 2 «تهذیب التهذیب» ص 299 شرح حال او را ثبت نموده؛ حدیث او در (مناشده) بلفظ سعید و عمرو با اسناد صحیح که رجال آن ثقه هستند خواهد آمد.

53- ابو حمزه سعد بن عبیده سلمى کوفی (در زمان ولایت عمرو بن هبیره وفات یافته) نسائى و ابن حجر بطوریکه در (خلاصه) ص 115 و (تقریب) ص 89 مندرج است نامبرده را توثیق نموده‌اند، حدیث او باسناد صحیح و رجال ثقه که از عبد اللّه ابن بریده (ثقه) از پدرش روایت کرده، در ص 80 گذشت.

54- موسى بن مسلم حزامى شیبانى- ابو عیسى کوفى طحّان- معروف به- موسى صغیر، ابن معین او را توثیق نموده و ابن حبّان در شمار افراد مورد ثقه و اعتماد از او یاد کرده، ابن حجر در جلد 10 «تهذیب التهذیب» ص 372 شرح حال او را ثبت نموده، حدیث او باسناد صحیح و رجال ثقه در ص 82 گذشت.

55- یعقوب بن جعفر بن ابى کثیر انصارى مدنى، نامبرده از موسى بن یعقوب زمعى (ثقه مذکور در ردیف 48) روایت میکند، و محمّد بن یحیى بن ابى عمر (ثقه) متوفاى 243 از او روایت مینماید، حدیث او در ص 82 گذشت و هم خواهد آمد.

56 عثمان بن سعد بن مرّه قرشى ابو عبد اللّه (ابو على) کوفى (مکفوف).
ابن حبان او را در شمار افراد مورد ثقه و اعتماد یاد کرده و حافظ ابو کریب و نظراء او از پیشوایان علم حدیث، از او روایت کرده‌اند، حدیث او در موضوع مناشده نقل از شریک خواهد آمد.

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 167

متن عربی

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 167

طبقات الرواة من العلماء

على ترتیب الوفیات

لیست الصحابة و التابعون بالعنایة بحدیث الغدیر بِدْعاً من علماء القرون المتتابعة بعد قرنهم، فإنّ الباحث یجد فی کلّ قرن زُرافات من الحفّاظ الأثبات، یروون هذه الأثارة من عِلم الدین، متلقّین عن سلفهم، و یُلقُونها إلى الخلَف، شأن ما یتحقّق عندهم، و یخضعون لصحّته من الأحادیث، فإلیک یسیراً من أسمائهم فی کلّ قرن شاهداً على الدعوى، و نُحیل الحیطة بجمیعها إلى طول باع القارئ الکریم، و الوقوف على الأسانید و معرفة المشیخة.

 «القرن الثانی»

1- أبو محمد عمرو بن دینار الجُمَحی، المکّی: المتوفّى (115، 116).

قال مِسعر: کان ثقةً ثقةً ثقةً کما فی خلاصة الخزرجی «1» (ص 244).

راجع طاووس التابعی (ص 66).

2- أبو بکر محمد بن مسلم بن عبید اللَّه القرشیّ، الزُّهریّ: المتوفّى (124).

أحد الأئمّة الأعلام، عالم الحجاز و الشام، ترجمه کثیر من أرباب المعاجم بالثناء علیه. و قال الذهبی فی تذکرته «2» (1/96): مناقب الزهری و أخباره تحتمل أربعین

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 168

ورقة. مرّ الحدیث عنه (ص 23، 32).

3- عبد الرحمن بن القاسم بن محمد بن أبی بکر التَیْمیّ، أبو محمد المدنیّ: المتوفّى (126).

وثّقه أحمد و ابن سعد «1» و أبو حاتم «2»، و أثنى علیه الخزرجی فی خلاصته «3» (ص 197) بالإمامة و الثقة، روى مناشدة شابٍّ أبا هریرة بحدیث الغدیر.

4- بکر بن سوادة بن ثُمامة، أبو ثمامة البصری: المتوفّى (128)، أحد الفقهاء و الأئمّة کما فی خلاصة الخزرجی «4» (ص 44)، وثّقه ابن معین و ابن سعد و النسائی، طریقه إلى جابر صحیح، رجاله کلّهم ثقات. مرّ (ص 22).

5- عبد اللَّه بن أبی نجیح یسار الثقفیّ، أبو یسار المکّی: المتوفّى (131).

و ثّقه أحمد کما فی الخلاصة «5» (ص 183)، و ابن حجر فی التقریب «6» (ص 145).

مرّ حدیثه (ص 39) بطریق صحیح رجاله ثقات.

6- الحافظ مغیرة بن مَقسم، أبو هشام الضبّی، الکوفیّ، الأعمى- وُلِد أعمى-: المتوفّى (133).

وثّقه العرزمی و العجلی «7»، کما فی تذکرة الذهبی (1/128)، «8» و خلاصة

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 169

الخزرجی «1» (ص 320). مرّ حدیثه (ص 30).

7- أبو عبد الرحیم خالد بن زید الجُمَحیّ، المصریّ: المتوفّى (139).

کان فقیهاً مُفتیاً، وثّقه أبو زرعة، و العجلی «2»، و یعقوب بن سفیان، و النسائی، و ذکره ابن حبّان فی الثقات «3»، تُرجم فی تهذیب التهذیب «4» (3/129).

یأتی عنه حدیث المناشدة بلفظ زاذان بإسناد صحیح رجاله کلّهم ثقات.

8- الحسن بن الحکم النَّخَعیّ، الکوفیّ: المتوفّى بعد ال (140).

وثّقه ابن معین، کما فی خلاصة الخزرجی «5» (ص 67).

یأتی بطریقه حدیثُ الرکبان، و الطریق صحیح، رجاله ثقات.

9- إدریس بن یزید، أبو عبد اللَّه الأودی، الکوفیّ: وثّقه النسائی.

مرّ عنه (ص 15) بطریق صحیح رجاله کلّهم ثقات، و یأتی عنه حدیث مناشدة شابٍّ أبا هریرة بطریق صحیح رجاله ثقات.

10- یحیى بن سعید بن حیّان التَیْمیّ، الکوفیّ، المدنیّ:

قال العجلی»: ثقة صالح. و قال ابن حبّان «7»: مات (145)، کذا فی خلاصة الخزرجی «8» (ص 363).

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 170

مرّ الطریق إلیه فی عمّه التابعی یزید بن حیّان (ص 72)، سنده سند مسلم فی صحیحه «1»، رجاله ثقات.

11- الحافظ عبد الملک بن أبی سلیمان العرزمی، الکوفی: المتوفّى (145).

وثّقه أحمد بن حنبل «2» و النسائی، و قال الذهبی فی تذکرته «3» (1/139): کان من الحفّاظ الأثبات.

مرّ عنه (ص 29، 36) بإسناد صحیح رجاله کلّهم ثقات، و یأتی عنه حدیث مناشدة الرحبة بلفظ زاذان.

12- عوف بن أبی جمیلة العبدیّ، الهجریّ، البصریّ: المتوفّى (146).

وثّقه النسائی و جماعة، ذکره الخزرجی فی خلاصته «4» (ص 253)، و ابن حجر فی تقریبه «5» (ص 199). راجع (ص 30)، رجال إسناده ثقات.

13- عبید اللَّه بن عمر بن حفص بن عاصم بن عمر بن الخطّاب العَدَویّ، العُمریّ، المدنیّ:

أحد الفقهاء السبعة، وثّقه ابن معین «6»، و النسائی، و أبو زرعة، و أبو حاتم «7».

توفّی (147) و قیل غیر ذلک. ترجمه ابن حجر فی تهذیبه «8» (8/40).

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 171

أخرج الحافظ العاصمی [حدیث الغدیر] بطریقه عنه فی زین الفتى.

14- نعیم بن الحکیم المدائنیّ: المتوفّى (148).

یروی عنه الحافظان أبو عوانة و القطان، وثّقه ابن معین و العجلی «1». ترجمه الخطیب فی تاریخه (13/302).

مرّ الطریق إلیه (ص 54)، و هو صحیح، رجاله ثقات.

15- طلحة بن یحیى بن طلحة بن عبید اللَّه التَّیْمیّ، الکوفیّ: المتوفّى (148).

وثّقه العجلی «2» و ابن معین «3»، و قال أبو زرعة و النسائی: صالحٌ. ترجمه الخزرجی فی الخلاصة «4» (ص 153)، و ابن حجر فی تهذیب التهذیب «5».

مرّ حدیثه (ص 46).

16- أبو محمد کثیر بن زید الأسلمیّ: المتوفّى بعد ال (150). یُعرف بابن ماقَبَة «6»- بفتح القاف و الموحّدة.

قال أبو زرعة: صدوق، و فیه لین. ترجمه الخزرجی فی الخلاصة «7» (ص 283).

مرّ الحدیث عنه (ص 55) بطریق بقیّة رجاله کلّهم ثقات.

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 172

17- الحافظ محمد بن إسحاق المدنی، صاحب السیرة: المتوفّى (151، 152).

أطراه الأعلام بالثقة و الإمامة و العلم و الحفظ و الثبت.

ترجمه الذهبی فی تذکرته «1» (1/155)، و الخزرجی فی الخلاصة «2» (ص 279)، روى الحاکم بطریقه فی المستدرک «3» (3/110)، کما مرّ (ص 20) و غیرها.

18- الحافظ معمر بن راشد، أبو عروة الأزدی، البصری: المتوفّى (153، 154).

وثّقه العجلی «4»، و النسائی، و السمعانی، ذکره الذهبی فی تذکرته «5» (1/171) معبِّراً عنه بالإمام الحجّة.

مرّ حدیثه (ص 19) بطریق صحیح رجاله ثقات.

19- الحافظ مسعر بن کِدام- بکسر أوّله- ابن ظهیر الهلالیّ، الرواسیّ- بفتح أوّله-، الکوفیّ: المتوفّى (153، 155).

قال القطّان: ما رأیت مثله، کان من أثبت الناس. و قال شعبة: کان یُسمّى المصحف لإتقانه.

وثّقه أحمد و أبو زرعة و العجلی «6»، راجع تذکرة الذهبی «7» (1/169)

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 173

و خلاصة الخزرجی «1» (ص 320).

یأتی عنه حدیث المناشدة بلفظ عُمیرة الهمدانی.

20- أبو عیسى الحکم بن أبان العدَنیّ: المتوفّى (154).

قال العجلی «2»: ثقة صاحب سنّة، کان إذا هدأت العیون وقف فی البحر إلى رکبتیه یذکر اللَّه تعالى، کذا ترجمه الخزرجی فی الخلاصة «3» (ص 75). مرّ حدیثه (ص 20).

21- عبد اللَّه بن شَوْذب البلخیّ، نزیل البصرة: المتوفّى (157).

ستقف على ترجمته فی صوم الغدیر، و یأتیک قول ابن الولید فیه: کان إذا نظرتُ إلیه ذکرتُ الملائکة.

روى حدیث صوم الغدیر بطریق صحیح رجاله کلّهم ثقات.

22- الحافظ شعبة بن الحجّاج أبو بسطام الواسطیّ، نزیل البصرة: المتوفّى (160).

عن ابن معین «4»: أنَّه إمام المتّقین، و عن الحَکم: إمام الأئمّة، و عن الثوری: شعبة أمیر المؤمنین فی الحدیث.

ترجمه الذهبی فی التذکرة «5» (1/174)، و الخزرجی فی الخلاصة «6» (ص 140).

مرّ حدیثه (ص 30) بطریق صحیح رجاله ثقات، و کذلک ما مرّ فی (ص 32،

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 174

35، 39، 48)، و یأتی عنه حدیث المناشدة بلفظ زید بن یُثیع.

23- الحافظ أبو العلاء کامل بن العلاء التمیمیّ، الکوفیّ: المتوفّى حدود (160).

وثّقه ابن معین «1»، و نفى عنه البأس ابن عدیّ»

 و النسائی، کما فی خلاصة الخزرجی «3» (ص 272)، و صحّح حدیثه الحاکم فی المستدرک «4».

مرّ حدیثه (ص 32) بطریق صحیح رجاله کلّهم ثقات.

24- الحافظ سفیان بن سعید الثوری، أبو عبد اللَّه الکوفیّ: المتوفّى بالبصرة (161). و کان مولده (77). قال الخطیب فی تاریخه (9/152): کان إماماً من أئمّة المسلمین، و عَلَماً من أعلام الدین، مُجمَعاً على إمامته؛ بحیث یُستغنى عن تزکیته، مع الإتقان و الضبط و الحفظ و المعرفة و الزهد و الورع.

فی تاریخ الخطیب (7/377): أخبرنا أبو الفتح محمد بن الحسین العطّار- قطیط- أخبرنا محمد بن أحمد بن عبد الرحمن المعدّل- بأصبهان- حدّثنا أبو بکر محمد بن عمر التمیمی الحافظ الجُعابی، حدّثنا الحسن بن علیّ بن سهل العاقولی، حدّثنا حمدان بن المختار، حدّثنا حفص بن عبید اللَّه «5» بن عمر، عن سفیان الثوری، عن علیّ بن زید، عن أنس، قال:

 

سمعتُ النبیّ صلى الله علیه و سلم یقول: «من کنتُ مولاه فعلیٌّ مولاه، اللّهمّ والِ من والاه، و عادِ من عاداه».

25- الحافظ إسرائیل بن یونس بن أبی إسحاق السبیعیّ، أبو یوسف الکوفیّ: المتوفّى (162).

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 175

وثّقه ابن معین «1» و غیره، و بالغ فی الثناء علیه الذهبی فی تذکرته «2» (1/193).

مرّ الحدیث عنه (ص 40)، و یأتی عنه بطریق صحیح رجاله ثقات فی حدیث المناشدة.

26- جعفر بن زیاد الکوفیّ، الأحمر: المتوفّى (165، 167).

قال أبو داود: ثقةٌ، شیعیٌّ، و قال أبو زرعة: صدوقٌ، و نفى النسائی عنه البأس، کذا فی خلاصة الخزرجی «3» (ص 53).

یأتی عنه حدیث مناشدة الرحبة، بلفظ عبد الرحمن بطریق صحیح، رجاله ثقات.

27- مسلم بن سالم النهدی، أبو فروة الکوفیّ: المتوفّى فی أواسط القرن الثانی.

وثّقه ابن معین و قال أبو حاتم «4»: صالح الحدیث لیس به بأس.

یأتی عنه- عن عبد الرحمن بن أبی لیلى- حدیث المناشدة بالرحبة بطریق صحیح، رجاله ثقات.

28- الحافظ قیس بن الربیع، أبو محمد الأسدیّ، الکوفیّ: المتوفّى (165).

قال عفّان: کان ثقةً، و قال یعقوب بن شیبة: هو عند جمیع أصحابنا صدوق، و کتابه صالح و هو ردیّ الحفظ.

ترجمه الذهبی فی تذکرته «5» (1/205)، و الخزرجی فی الخلاصة «6» (ص 270).

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 176

مرّ عنه (ص 43)، و یأتی عنه حدیث نزول آیة إکمال الدین فی علیّ علیه السلام یوم الغدیر.

29- الحافظ حمّاد بن سَلَمة، أبو سلمة البصریّ: المتوفّى (167).

قال ابن معین «1»: ثقةٌ، و قال ابن معمر: کان یُعدّ من الأبدال، و قال القطّان: إذا رأیت الرجل یقع فی حمّاد، فاتّهمه على الإسلام، و قال وُهَیْب: کان حمّاد سیّدنا و أعلمنا، و قال الذهبی: کان بارعاً فی العربیّة، فقیهاً، فصیحاً مفوّهاً، صاحب سنّة.

ترجمه الذهبی فی تذکرته «2» (1/182)، و الخزرجی فی الخلاصة «3» (ص 78).

راجع (ص 18)، فالحدیث بطریقه إلى البراء صحیح، رجاله ثقات، و یأتی عنه حدیث التهنئة بإسناد صحیح رجاله ثقات.

30- الحافظ عبد اللَّه بن لهیعة، أبو عبد الرحمن المصریّ: المتوفّى (174).

ترجمه الذهبی فی تذکرته «4» (1/215). و قال:

الإمام الکبیر قاضی الدیار المصریّة و عالمها و محدّثها، و قال: قال أحمد بن حنبل: ما کان مثل ابن لهیعة بمصر فی کثرة حدیثه و ضبطه و إتقانه، و قال أحمد بن صالح: کان صالح الکتاب طلّاباً للعلم.

راجع (ص 22)، فالطریق منه إلى جابر الأنصاری صحیح رجاله ثقات.

31- الحافظ أبو عوانة الوضّاح بن عبد اللَّه الیشکریّ، الواسطیّ، البزّاز: المتوفّى (175، 176)، کان صدوقاً ثقةً، أجمعوا على حجّیّته فیما حدّث، کما فی تهذیب

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 177

التهذیب «1» و تذکرة الذهبی «2» (1/241).

مرّت الطرق إلیه (ص 30) بأسانید صحیحة و (ص 31، 50، 51)، و کثیر من طرقه صحیح.

32- القاضی شریک بن عبد اللَّه، أبو عبد اللَّه النخعیّ، الکوفیّ: المتوفّى (177).

قال الذهبی فی تذکرته «3» (1/210): أحد الأئمّة الأعلام، کان حسن الحدیث، إماماً فقیهاً، و محدِّثاً مکثراً، لیس هو فی الإتقان کحمّاد بن زید، و قد استشهد به البخاری، و خرّج له مسلم متابعة.

وثّقه یحیى بن معین «4»، و عدّه محیی الدین بن أبی الوفاء فی الجواهر المضیّة «5» (1/256) من الحنفیّة.

مرّ حدیثه (ص 31) بطریق صحیح رجاله ثقات، و کذلک فی (ص 48)، و یأتی عنه بطریق صحیح حدیث المناشدة فی الرحبة، و حدیث مناشدة شابٍّ أبا هریرة.

33- الحافظ عبد اللَّه- عبید اللَّه- بن عبید الرحمن- عبد الرحمن- الکوفیّ، أبو عبد الرحمن الأشجعیّ: المتوفّى (182).

وثّقه ابن معین «6» و الذهبی و ابن حجر. راجع تذکرة الحفّاظ «7» (1/284)، و التقریب «8» (ص 170).

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 178

مرّ حدیثه بطریق صحیح رجاله ثقات (ص 28).

34- نوح بن قیس، أبو روح الحُدّانی- بضمّ المهملة آخره نون- البصریّ: المتوفّى (183).

وثّقه مُرّة و ابن معین «1»، کما فی الخلاصة «2» و هامشها (ص 347).

مرّ حدیثه (ص 37).

35- المطَّلب بن زیاد بن أبی زهیر الکوفیّ، أبو طالب: المتوفّى (185).

اعتمد على الروایة عنه جمع کثیر من الحفّاظ و أئمّة الحدیث، و وثّقه ابن معین «3»، و عند أبی داود و ابن حجر صدوقٌ، و عند غیرهم محدِّثٌ جلیلٌ.

توجد ترجمته فی التقریب «4» (ص 247)، و الخلاصة «5» (ص 324).

یأتی عنه حدیث مناشدة رجل عراقی جابر الأنصاری بطریق صحیح رجاله ثقات.

36- القاضی حسّان بن إبراهیم العَنَزیّ- بفتح العین و المعجمة الموحّدة- أبو هاشم: المتوفّى (186).

وثّقه أحمد و أبو زرعة و ابن معین و ابن عدیّ «6»، کما فی الخلاصة «7» و هامشها (ص 64).

مرّ حدیثه (ص 31) بطریق رجاله کلّهم ثقات.

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 179

37- الحافظ جریر بن عبد الحمید، أبو عبد اللَّه الضبّیّ، الکوفیّ، ثمّ الرازیّ: المتوفّى (188) عن (78) عاماً.

ذکره الذهبی فی تذکرته «1» (1/247)، و قال: رحل إلیه المحدِّثون لثقته و حفظه و سعة علمه.

مرّ الحدیث بطریق الحافظ العاصمی عنه (ص 71) بإسناد صحیح رجاله کلّهم ثقات. و هو سند مُسلِم فی صحیحه «2» فیما رواه من خطبة الغدیر.

38- الفضل بن موسى، أبو عبد اللَّه المروزی، السِینانی- بمهملة مکسورة و موحّدتین-: المتوفّى (192).

وثّقه ابن معین «3» و أبو حاتم»

، کما فی الخلاصة «5» (ص 263)، و فی التقریب «6» (ص 205): ثقةٌ ثبت.

یأتی عنه حدیث مناشدة الرحبة بلفظ سعید و زید بطریق صحیح رجاله کلّهم ثقات.

39- الحافظ محمد بن جعفر المدنی، البصریّ، أبو عبد اللَّه غندر «7»: المتوفّى (193).

من الحفّاظ المتقنین، قال ابن معین: کان أصحّ الناس کتاباً، أراد بعض أن یُخطِّئه فلم یقدر. ترجمه الذهبی فی تذکرته «8» (1/274).

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 180

مرّ الحدیث عنه بإسناد صحیح رجاله ثقات (ص 31)، و کذلک فی (ص 32، 35، 48)، و یأتی عنه حدیث المناشدة فی الرحبة بلفظ سعید بإسناد صحیح رجاله ثقات.

40- الحافظ إسماعیل بن علیة أبو بشر بن إبراهیم الأسدیّ: المتوفّى (193).

حکى الذهبی فی تذکرته «1» (1/295)، عن أبی داود: أنَّه قال: ما من أحد إلّا و قد أخطأ، إلّا ابن علیة و بشر، و قال ابن معین «2»: کان ثقةً ورعاً تقیّا، و عن شعبة: أنّه سیّد المحدِّثین.

یأتی حدیثه فی حدیث التهنئة بعنوان ابن أُخت حمید الطویل.

41- الحافظ محمد بن إبراهیم أبو عمرو بن أبی عَدِیّ السَلَمیّ، البصریّ: المتوفّى بالبصرة (194)، وثّقه النسائی و أبو حاتم «3» و الذهبی کما فی تذکرة الحفّاظ «4» (1/296)، و خلاصة الخزرجی «5» (ص 276).

مرّ الحدیث بطریقه (ص 30، 31) بإسناد صحیح رجاله ثقات.

42- الحافظ محمد بن خازم- بالمعجمتین- أبو معاویة التمیمیّ، الضریر: المتوفّى (195).

و ثّقه العجلی «6» و النسائی و ابن خراش، کما فی الخلاصة «7» و هامشها (ص 285)، ترجمه الخطیب فی تاریخه (5/242- 249).

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 181

مرّ الحدیث عنه (ص 41) بإسناد صحیح.

43- الحافظ محمد بن فضیل، أبو عبد الرحمن الکوفیّ: المتوفّى (195).

قال ابن معین: ثقةٌ، و قال أبو زرعة: صدوقٌ، و النسائی نفى عنه البأس، و قال ابن حجر فی التقریب «1»: صدوقٌ عارفٌ، و ذکره الذهبی فی التذکرة «2» (1/288)، و حکى ثقته.

یأتی عنه حدیث الرکبان بطریق صحیح رجاله کلّهم ثقات.

44- الحافظ وکیع بن الجرّاح الرواسیّ، أبو سفیان الکوفیّ: المتوفّى (196، 197).

وثّقه ابن معین «3» و العجلی «4» و ابن سعد «5»، و قال أحمد: ما رأیت مثله فی العلم و الحفظ و الإتقان، مع خشوع و ورع.

ترجمه الخطیب فی تاریخه (13/496)، و الذهبی فی التذکرة «6» (1/280)، و الخزرجی فی الخلاصة «7» (ص 356).

أخرج الإمام أحمد بن حنبل فی مناقبه- على ما نُقِل- عن الحافظ وکیع، قال: حدّثنا الأعمش، عن سعد بن عبیدة، عن ابن بریدة، عن أبیه، قال:

قال رسول اللَّه صلى الله علیه و سلم: «من کنتُ مولاه فعلیٌّ مولاه».

مرّ الإیعاز إلیه (ص 19) عن الجامع الصغیر، و الإسناد صحیح رجاله ثقات.

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 182

45- الحافظ سفیان بن عُیَیْنة، أبو محمد الهلالیّ، الکوفیّ: المتوفّى بمکّة (198)، و کان مولده (107).

قال الذهبی فی تذکرته «1» (1/239): کان إماماً حجّةً حافظاً واسع العلم کبیر القدر. و قال ابن خلّکان فی تاریخه «2» (1/226): کان إماماً عالماً ثبتاً زاهداً ورعاً، مُجمَعاً على صحّة حدیثه و روایته. و ترجمه کثیر من أرباب المعاجم بالثناء علیه.

یأتی عنه نزول آیة (سَأَلَ سائِلٌ‏) حول قضیة الغدیر، و مرّ عنه الحدیث بطریق صحیح رجاله ثقات (ص 66).

46- الحافظ عبد اللَّه بن نمیر، أبو هشام الهمدانیّ، الخارفیّ:

ترجمه الذهبی فی تذکرته «3» (1/299)، و قال: وثّقه یحیى بن معین «4» و غیره «5»، و کان من کبار أصحاب الحدیث. توفِّی (199) و له (84) عاماً. راجع (ص 29، 36).

و هذا الطریق صحیح رجاله ثقات، على ما اختاره ابن سعد «6»، و ابن معین، و الهیثمی «7»: من ثقة عطیّة العوفی، و یأتی عنه حدیث المناشدة یوم الرحبة بلفظ زاذان.

47- الحافظ حنش بن الحارث بن لقیط النخعیّ، الکوفیّ:

وثّقه أبو نعیم و الهیثمی، و قال أبو حاتم «8»: ما به بأس.

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 183

یأتی عنه حدیث الرکبان بطریق صحیح رجاله ثقات.

48- أبو محمد موسى بن یعقوب الزمعی، المدنیّ:

وثّقه ابن معین «1»، و قال أبو داود: صالحٌ، تُوفِّی فی آخر خلافة المنصور

مرّ حدیثه (ص 41) بطریق صحیح رجاله ثقات.

49- العلاء بن سالم العطّار، الکوفیّ: شیخ الأشجّ أبی سعید الإمام الثقة.

روى الخطیب «2» و غیره بطریقه حدیث المناشدة الآتی.

50- الأزرق بن علیّ بن مسلم الحنفیّ، أبو الجهم الکوفیّ:

وثّقه ابن حبّان «3»، کما فی الخلاصة «4» (ص 21).

مرّ حدیثه (ص 31) بسند صحیح کلّ رجاله ثقات.

51- هانی بن أیّوب الحنفی، الکوفی:

قال ابن کثیر فی تاریخه «5» (5/211): ثقة.

أخرج النسائی»

 عنه حدیث المناشدة بلفظ عُمیرة، فالطریق صحیح رجاله ثقات.

52- فضیل بن مرزوق الأغرّ، الرقاشیّ، الرواسیّ، الکوفیّ، أبو عبد الرحمن: المتوفّى حدود (160).

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 184

وثّقه الثوری و ابن عیینة و ابن معین «1»، و قال الهیثم بن جمیل: کان من أئمّة الهدى زهداً و فضلًا، و قد أخرج مسلم حدیثه فی صحیحه، ترجمه ابن حجر فی تهذیب التهذیب «2» (2/299).

یأتی عنه حدیث المناشدة بلفظ سعید و عمرو بإسناد صحیح رجاله ثقات.

53- أبو حمزة سعد بن عُبیدة- بالضمّ- السلمیّ، الکوفیّ: المتوفّى فی ولایة عمرو بن هُبیرة.

وثّقه النسائی و ابن حجر، کما فی الخلاصة «3» (ص 115)، و التقریب «4» (ص 89).

مرّ حدیثه (ص 80) بإسناد صحیح رجاله ثقات، رواه عن عبد اللَّه بن بُرَیدة الثقة، عن أبیه.

54- موسى بن مسلم الحزامی، الشیبانی، أبو عیسى الکوفیّ، الطحّان، المعروف بموسى الصغیر:

وثّقه ابن معین «5»، و ذکره ابن حبّان فی الثقات «6»، ترجمه ابن حجر فی تهذیب التهذیب «7» (10/372).

مرّ حدیثه (ص 41) بإسناد صحیح رجاله کلّهم ثقات.

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 185

55- یعقوب بن جعفر بن أبی کثیر الأنصاریّ، المدنیّ:

یروی عن موسى بن یعقوب الزمعی الثقة المذکور، و عنه محمد بن یحیى بن أبی عمر الثقة المتوفّى (243).

مرّ حدیثه (ص 41)، و یأتی.

56- عثمان بن سعید بن مرّة القرشیّ، أبو عبد اللَّه- أبو علیّ- الکوفی، المکفوف:

ذکره ابن حبّان فی الثقات «1»، و یروی عنه أئمّة الحدیث الحافظ أبو کریب و نظراؤه.

یأتی عنه حدیث المناشدة عن شریک.