اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۲۳ آذر ۱۴۰۳

مذمت از عثمان توسط جانباز جنگ جمل

متن فارسی

سخن حکیم بن جبله شهید جنگ جمل

ابو عمر در وصف وی میگوید: مردی بزرگ و صالح و دیندار بود و افراد قبیله اش به او احترام گذاشته از وی پیروی میکردند. و مسعودی او را سروری زاهدو پارسا شمرده و ستوده است. وی یکی از سران مخالفین عثمان در بصره بوده است. مسعودی مینویسد: وقتی مردم ازکارهای عثمان آن انتقادات را کردند از جمله کسانی که راهی مدینه شد حکیم بن جبله بود. ذهبی میگوید: از کسانی بوده است که علیه عثمان رضی الله عنه تبلیغ و تحریک میکردند. خفاف طائی در شرح قضیه عثمان میگوید: مکشوح او را محاصره کرد، و حکیم علیه او حکم داد، و محمد (بن ابی بکر) و عمار عهده دار اجرایش شدند. و سه تن به کار (سرنگونی و خلع و قتلش) همت گماشتند: عدی بن حاتم، مالک اشتر، و عمرو بن حمق. و دو تندر این راه خیلی تلاش نمودند و آنها عبارتند از طلحه و زبیر… ابو عمر میگوید: او از جمله کسانی بود که عثمان را بخاطر عبد الله بن عامر و سایر استانداران و کارمندان عالیرتبه دولت او، مورد انتقاد قراردادند.

ابو عبید میگوید: در جنگ جمل پای حکیم قطع شد. پای خویش را گرفته بطرف کسی که آنرا قطع کرده بود پیش رفت، و او را چندان باهمان پا زد تا به قتل رسانید، و در همان حال این شعر رزمی را میخواند: ای جان! میارام! چون بهترین دعوت کننده ترا فرا خوانده است پایم اگر بریده گشت چه باک! زیرا دست هنوز دارم! می بینیم این قهرمان سترگ و زاهد دیندار از پیشتازان راه مبارزه با عثمان است و چندان پیش رفته که ریختن خون او و تشکیل اجتماعات علیه او را جایز دانسته است، و با وجود همه این کارها در نظر آن جماعت ” صالح ” و ” پارسا ” است و زبان به ستایش و سپاسش میگشایند، و اینکارها صفحه تاریخ زندگیش را سیاه نکرده و در صلاح و پاکی و دینداریش خللی وارد نساخته است. اینها ثابت مینماید که عثمان نمیتواند زمامداری عادل و راسترو و بر صراط اسلام شمرده شود!

(الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب ج 9 ص 212)

متن عربی

الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 9، ص: 212

33- حدیث حکیم بن جبلة العبدی

الشهید یوم الجمل

کان هذا الرجل العظیم صالحاً دیّناً مطاعاً فی قومه کما وصفه أبو عمر، و أثنی علیه المسعودی بالسیادة و الزهد و النسک. کان أحد زعماء الثائرین علی عثمان من أهل البصرة کما یأتی. و قال المسعودی: إنّ الناس لمّا نقموا علی عثمان ما نقموا، سار فیمن سار إلی المدینة حکیم بن جبلة. و قال الذهبی: کان ممّن ألّب علی عثمان رضی الله عنه. و جاء فی مقال خفاف الطائی فی الحدیث عن عثمان: حصره المکشوح، و حکم فیه حکیم، و ولیه محمد و عمّار، و تجرّد فی أمره ثلاثة نفر: عدیّ بن حاتم، و الأشتر النخعی، و عمرو بن الحمق، و جدّ فی أمره رجلان: طلحة و الزبیر. الحدیث.

و قال أبو عمر: کان ممّن یعیب عثمان من أجل عبد اللَّه بن عامر و غیره من عمّاله. قال أبو عبید: قطعت رجل حکیم یوم الجمل فأخذها ثمّ زحف إلی الذی قطعها، فلم یزل یضربه بها حتی قتله، و قال:

          یا نفس لن تراعی             دعاک خیر داعی

             إن قُطِعَتْ کراعی             إنّ معی ذراعی «1»

فالباحث یجد لهذا البطل الصالح الدیّن الزاهد الناسک قدماً أیّ قدم فی التألیب علی الخلیفة، و له خطواته الواسعة فی استحلال دمه و التجمهر علیه، و هو مع ذلک کلّه بعد صالح یُذکر و یُشکر و یُثنی علیه، ما اسودّت صحیفة تاریخه بمناجزته الخلیفة

الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 9، ص: 213

و الوقیعة فیه و مقته و النقمة علیه، و لم یتضعضع بها أرکان صلاحه، و ما اختلّ بها نظام نسکه، و لا شوّهت سمعته الدینیّة، و لا دنّست ساحة قدسه، و هذه کلّها لا تلتئم مع کون الخلیفة إمام عدل.