علی با گواهی اهل حدیث، اول کسی است که به این نام مفتخر آمد
این مرتبت از جانب خدا و به دست برادر و پسر عمش بدو مخصوص شد.
وحی الهی از عنایت ازلی پرده برداشت
اوست که در تورات نامبردار است، پیشینیان که او را هادی امم خوانند
صریح و آشکار در صف پاکان نامبرده شده تا بینی دشمنان بخاک مالیده شود.
آری از هر عیب و عواری بری است
و نزد کاهنان معبد: آنها که پس از ضایعه تورات، به جمع آن پرداختند
از هر فصلی آنچه نیکتر بود گرفتند، همانها که گنجوران تورات کلیم محسوبند.
تا حق را به کرسی بنشانند، نامش بوری است
اوست که نامش در انجیل معروف است و با عظمت و بزرگواری همعنان.
سرور دست و رو سپیدان ناظر بر کارگاه امکان
در نزد آنان نامش الی است
اوست که در زبور نامش مشهور است، زبور داود تابان و درخشان
صاحب مقام و منصب والا و پرچم بلند، همنام شیر ژیان.
یکه تاز میدان، منظورم أری است
اوست که بزرگان هند و سران آن سرزمین از میان جهانیان نام برند
همانها که از تاریخ پیشین مطلع اند نامش را کنگر صاحب هنر دانند.
و کنگر قهرمان تاریخ باستان است
اوست که رومیان فطرسش خوانند: ابرقدرت و ابردانش
حافظ اسرار پنهانی، خطیب و سخن دان صاحب معانی.
و هر کس چنین باشد بطرسی خوانند
اوست که فارسیانش به هنگام درس و تعلیم یاد کنند
با نام نمرسنا که نامی است مقدس و معنایش رباینده جانها.
و گاهی بنام بازی شاهباز پرندگان
اوست که در میان ترکان معروف به تیر است یعنی محک
از این رو که زداینده هر گونه شک است از پیرامون حق.
اگر با لغت ترک آشنائی
اوست که سیاهان حبشه بتریک خوانند: شجاع بی پروا
پر قدرت و بی مهابا درهم کوبنده هر هیولا ابر قهرمان والا.
از آن پرس که زبان حبشی شناسد
اوست که در زنگبار بنام حنبر شناخته آید: بنیاد کن و نجات بخش
شیر صحرا که دشت و دمن حوزه اقتدار اوست و جز به فرمان او نگذرند.
اگر خواهی از زنگیان پرس
در لغت ارمن بنام فریق معروف است: فاروق حق و باطل، مؤمن و منافق
بزرگسالان و پیران از قدیم می شناسند، اگر اهل تحقیق و اطلاع باشی
از مردم ارمن بازجو
مادر پاک گوهر برای او نامی برگزید: آنگاه که در کعبه قدسش بزائید
از کعبه برون آمد و خلق گفتند: این چیست؟ گفت: شیر بچه ام حیدر.
پاک و مقدس پای بجهان نهاد
پدرش او را ظهیر نامید، چه او را از کودکی یار و پشتبان دید
چون دامن کشتی بر میان می بست، برادران بزرگتر را بر زمین می کوبید.
درشت استخوان، ورزیده و نیرومند
دایه اش بنام میمون می شناخت که مبارک و سعادت قرین بود
بسان دانه درش به جان مواظب بود، چه او حامی نوزادان همشیر بود.
ببرکت وجودش پستان او چون جوی روان
نام برادر همشیرش در بنی هلال، آویخته دست میمون با حبال «1»
این داستانی است که مردان قبیله در شب نشینیها بازگو کرده اند.
موهبتی شریف، در کودکی و صباوت
نام او در آسمانها نزد خداوند عزت علی است، صریح و روشن و آشکار
نامش از نام خود مشتق ساخت چونانکه نام رسول را در ازل از نام خود گرفت.
عطائی بود مخصوص رسول و وصی
آراء اهل علم در نام مبارک علی متفق است در معنی آن مختلف
در معنی و مقصود این لفظ، هر کس سخنی گفته، البته مناسب و مؤتلف.
تیر فکرش به هدف نشست
جمعی گفتند: او بر همه قهرمانان چیره گشت و دست همه را بر بست
هر دلیری که او را شناخت، کناری گرفت و سر بر تافت.
زین رو نامش علی است
برخی گفتند: علی پای بر دوش نبی نهاده بتهای کعبه را سرنگون ساخت
چون نتوانست سنگینی رسول را بر دوش کشد، که از بار وحی گرانبار است.
زین رو منزلت عالی یافت
فرقه گفتند: چون جایگاهش بلند است و با رسول مختار هم مکان
فرمانروای عرش بر نیکانش برگزید و اینک در بوستانی مخصوص خرامان
مرتضی صاحب جایگاه برترین است
الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 4، ص: 187