اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۲۱ مهر ۱۴۰۴

نظر «ابن الخشاب» درباره خطبه شقشقیه

متن فارسی

نظر ابن الخشاب  درباره خطبه شقشقیه

ابن ابی الحدید درکتاب شرح نهج البلاغه ج 1 ص 69 ، آخر خطبه شقشقیه می گوید:استاد من ابو الخیر، مصدق بن شبیب واسطی در سال 603 می گفت: این خطبه یعنی خطبه شقشقیه، را بر استاد، ابو محمد، عبدالله بن احمد، معروف به ” ابن الخشاب ” درگذشته 568 ، قرائت می کردم، موقعی که به این کلام رسیدم یعنی اظهار تاسف ابن عباس کهگفته بود “: به خدا سوگند آنقدر که از ناتمام ماندن سخن امیر المومنین علیه السلام متاسف شدم از فوت هیچ سخنی متاسف نشده ام ” ابن خشاب به من گفت: اگر من حاضر بودم به ابن عباس می گفتم”: مگر، در دل پسر عمویت علی ( علیه السلام )عقده باقی مانده که در این

خطبه برملا نکرده باشد؟ تا بگوئی: کاش سخنش را تمام کرده بود به خدا سوگند برای هیچکس از پیشقدمان و دنباله روان حرمتی به جانگذاشته، و کسی نبوده که نام نبرد جز رسول خدا صلی الله علیه و آله !

استادم مصدق گفت: ابن خشاب مردی شوخ طبع بود، بدو گفتم: فکر می کنید که این خطبه ساختگی باشد؟ پاسخ داد:  نه بخداسوگند، همانطور که یقین دارم تو مصدقی یقین دارم که این خطبه از سخنان علی علیه السلام است. گفتم: بسیاری از مردم گویند که اینخطبه ساخته دست ” رضی” است.پاسخ داد: کجا ” رضی ” ویا غیر او می توانند با این سبک و اسلوب بدیع خطبه ای بپرورانند؟ ما تمام رسائل و منشآت رضی را دیدهایم، راه و روش او رادر پرداخت نثر فهمیده و شناخته ایم، میان ماه من تاماه گردون، تفاوت از زمین تا آسمان است.بخدا سوگند: من این خطبه را در کتاب هایی دیده ام که دویست سال قبل از سید رضی تالیف شده، بخدا این خطبه را با خط کسانیاز علما ادب دیده و شناخته ام که پیش از ابو احمد نقیب پدر سید رضی نوشته اند و به یادگار نهاده اند؟.شارح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید گوید: من نیز قسمت های زیادی از این خطبه را در تالیفات استادمان ابو القاسم بلخی پیشوای معتزله بغداد، دیده ام که سالها پیش از تولد رضی زندگی داشته، و قسمت های دیگری از آن را در کتاب ابو جعفر” ابن قبه ” ازمتکلمین امامیه دیده ام، و آن، کتاب مشهوری است که به نام “الانصاف ” خوانده می شود و ” ابن قبه ” ازشاگردان شیخ ابوالقاسم بلخی است و در همان دوران قبل از حیات سید رضی زندگانی را بدرود گفته است. سخن ابن ابی الحدید پایان پذیرفت.

الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 4، ص: 271

متن عربی

                        الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 4، ص: 271

هذا الباب و سلّطنا الشکوک علی أنفسنا فی هذا النحو لم نثق بصحّة کلام منقول عن رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم أبداً، و ساغ لطاعن أن یطعن و یقول: هذا الخبر منحول، و هذا الکلام مصنوع، و کذلک ما نُقل عن أبی بکر و عمر من الکلام و الخطب و المواعظ و الأدب و غیر ذلک، و کلّ أمر جعله هذا الطاعن مستنداً له فیما یرویه عن النبی صلی الله علیه و آله و سلم و الأئمّة الراشدین و الصحابة و التابعین و الشعراء و المترسّلین و الخطباء، فلناصری أمیر المؤمنین علیه السلام أن یستندوا إلی مثله فیما یروونه عنه من نهج البلاغة و غیره، و هذا واضحٌ. انتهی.

و قال ( «1») فی (1/69) فی آخر الخطبة الشقشقیّة: حدّثنی شیخی أبو الخیر مصدّق بن شبیب الواسطی فی سنة ثلاث و ستمائة، قال: قرأت علی الشیخ أبی محمد عبد اللَّه بن أحمد المعروف بابن الخشّاب المتوفّی (568) هذه الخطبة- یعنی الشقشقیّة، فلمّا انتهیت إلی هذا الموضع- یعنی قول ابن عبّاس: فو اللَّه ما أسفت. إلخ- قال لی: لو سمعت ابن عبّاس یقول هذا لقلت له: و هل بقی فی نفس ابن عمّک أمر لم یبلغه فی هذه الخطبة لتتأسّف أن لا یکون بلغ من کلامه ما أراد؟! و اللَّه ما رجع عن الأوّلین و لا عن الآخرین و لا بقی فی نفسه أحدٌ لم یذکره إلّا رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم.

قال مصدّق: و کان ابن الخشّاب صاحب دعابة و هزل، قال: فقلت له: أ تقول إنّها منحولةٌ؟! فقال: لا و اللَّه و إنّی لأعلم أنّها کلامه کما أعلم أنّک مصدّق. قال: فقلت له: إنّ کثیراً من الناس یقولون: إنّها من کلام الرضیّ- رحمه اللَّه تعالی. فقال: أنّی للرضیّ و لغیر الرضیّ هذا النَفَس و هذا الأسلوب؟! قد وقفنا علی رسائل الرضی و عرفنا طریقته و فنّه فی الکلام المنثور، و ما یقع من هذا الکلام فی خلّ و لا خمر.

ثم قال: و اللَّه لقد وقفت علی هذه الخطبة فی کتب صُنّفت قبل أن یُخلَق الرضیّ بمائتی سنة، و لقد وجدتها مسطورة بخطوط أعرفها و أعرف خطوط من هو من

                        الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 4، ص: 272

العلماء و أهل الأدب قبل أن یُخلَق النقیب أبو أحمد والد الرضیّ.

قلت: و قد وجدت أنا کثیراً من هذه الخطبة فی تصانیف شیخنا أبی القاسم البلخیّ إمام البغدادیّین من المعتزلة و کان فی دولة المقتدر قبل أن یُخلَق الرضیّ بمدّة طویلة. و وجدت أیضاً کثیراً منها فی کتاب أبی جعفر بن قبة أحد متکلّمی الإمامیّة و هو الکتاب المشهور المعروف بکتاب الإنصاف، و کان أبو جعفر هذا من تلامذة الشیخ أبی القاسم البلخیّ رحمه الله، و مات فی ذلک العصر قبل أن یکون الرضی رحمه الله موجوداً. انتهی.