اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۲۳ آذر ۱۴۰۳

وضو با کوزه ای از جوهر

متن فارسی

“یافعی ” در ” ریاض الریاحین ” از ” ابراهیم خراسانی ” متوفی 163 نقل کرده است که گفت یک روز احتیاج به وضو داشتم که ناگاه کوزه ای از جوهر و مسواکی از نقره دیدم، که از خز هم نرمتر بود آنرا برداشتم و مسواک کردم، وضو گرفتم و برگشتم در برخی از گردشها، روزهائی بر من گذشت که کسی ندیدم، و پرنده و جانداری مشاهده نکردم. ناگاه با شخصی بر خورد کردم که نمی دانم از کجا آمده و به من گفت: به این درخت بگو که دینارها بیاورد. من گفتم: دینار بیاور. درخت قبول نکرد. سپس او گفت: ای درخت، بار دینار بیاور. ناگاه دیدم از شاخه های درخت، دینار آویزان است. مشغول تماشا بودم که متوجه شدم آن شخص نیست و دینارها درخت را ترک گفته اند. “
“امینی ” گوید: بخوان و بر اسلام و گذشته اش گریه کن و بنگر که صفحات تاریخش را چگونه آلوده کرده اند.

(الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب ج 11 ص 173)

متن عربی

                        الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 11، ص: 173

35- وضوء إبراهیم الخراسانی

ذکر الیافعی فی روض الریاحین «2»، عن إبراهیم الخراسانیّ المتوفّی (163) قال: قال: احتجت یوماً إلی الوضوء فإذا أنا بکوز من جوهر، و سواک من فضّة ألین من الخزِّ فاستکت و توضّأت و ترکتهما و انصرفت، قال: و بقیت فی بعض سیاحاتی أیّاماً لم أر فیها أحداً من الناس و لا طیراً و لا ذا روح، و إذا بشخصٍ لا أدری من أین خرج فقال لی: قل لهذه الشجرة تحمل دنانیر. فقلت: احملی دنانیر. فلم تحمل، ثم قال لها: احملی، و إذا بشماریخ الشجرة دنانیر معلّقة، فاشتغلت أنظر إلیها، ثم التفتُّ فلم أر الشخص و ذهبت الدنانیر من الشجرة.

قال الأمینی: اقرأ و ابک علی الإسلام و علی تاریخه، و انظر کیف شوّهت صفحاته.

                        الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 11، ص: 174