خاصف النعل
« خاصف النعل » یکی از القاب امیر المومنین علی علیه السلام می باشد .
نیز از اشعار عبدی است:
آن قوم! بگاهی که علی پاک نهاد، به پاره دوزی کفش پیغمبر نشسته بود، به خانه رسول آمدند، و گفتند اگر حادثه ای رخ دهد جانشین تو و مرجع ما چه کسی خواهد بود و پیغمبر فرمود: جانشین من همان پینه دوز پاک سرشت و دانای پارسا است.
شاعر در این ابیات به حدیث ام سلمه اشاره کرده است که به ام المؤمنین عایشه در سرآغاز جنگ جمل گفت: آیا بیاد می آری که من و تو در سفری با رسول خدا بودیم و علی در آن سفر پاره دوزی کفش پیغمبر و شستشوی جامه های حضرتش را بعهده گرفته بود! پس کفش پیغمبر پاره شد و علی در زیر سایه سمره ای به پاره دوزی نشست، که پدرت با عمر پیش آمدند و اجازه شرفیابی خواستند ما برخواستیم و در پرده شدیم و آندو درآمدند و با پیغمبر به گفتگو پرداختند و گفتند: ای رسول خدا! نمی دانیم تا کی در میان ما خواهی بود؟ ای کاش ما را به جانشین خود آگاه می کردی تا پس از تو دادخواه ما باشد.
پیغمبر فرمود: من او را شناخته ام و اگر معرفیش کنم از گردش پراکنده خواهید شد، آن چنانکه بنی اسرائیل، هارون پسر عمران را تنها گذاشتند.
آندو خاموش ماندند و از خدمت پیغمبر مرخص شدند و چون من و تو بخدمت رسولخدا باز آمدیم تو که از ما گستاختر بودی پرسیدی، ای رسولخدا جانشین تو کیست؟ و رسول فرمود: پاره دوز کفش. ما بیرون آمدیم و کسی جز علی ندیدیم و تو گفتی ای رسولخدا! جز علی دیگری را نمی بینم. فرمود: همو جانشین من است.
عایشه گفت: درست است. داستان را بیاد دارم. ام سلمه گفت: پس از این یادآوری چرا بر علی خروج می کنی. عایشه گفت: من برای اصلاح در میان مردم، می روم! و امیدوارم که اجر ببرم! انشاء اللّه! ام سلمه گفت: خود دانی.
داستان آن از این قرار است : ابن عباس می گوید روزی ، امام علی “علیه السلام” در حالی که با دست خویش، کفش کهنه اش را پینه می زند پرسیدند که قیمت این کفش چقدر است؟ عرض کردم : هیچ! فرمودند : به خدای سوگند که ارزش این کفش کهنه در نظر من، از حکومت و امارت بر شما بیشتر است، مگر آنکه به وسیله ی آن، عدالتی را اجرا کنم یا حقی را به صاحب حقی برسانم، یا باطلی را از میان بردارم:’و الله لهی احب الی من امرتکم الا ان اقیم حقا او ادفع باطلا’ در سنن ترمذی آمده است روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در جمعی فرمودند : از عقاید وکارهای خلاف خود دست بردارید یا اینکه کسی را خداوند برمی انگیزد که بخاطر دفاع از اسلام گردن شما را می زند ابوبکر وعمر پرسیدند او کیست پیامبر صلی الله علیه و آله پاسخ داد او خاصف النعل است .او کسی است که در حال وصله کردن کفش خودش است .واین در حالی بود که همگان علی علیه السلام را بارها مشغول اینکار می دیدند.
( الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب ج 4 ص 177 )
سید در این قصیده گوید:
علی، کسی است که پاره دوز کفش محمّد نبی شد؛ تا خدای یکتای آمرزنده را خشنود کند.
و بهترین مردم (پیغمبر)، بی آنکه در نهان او را بخواند، آشکار او بی پرده درباره اش چنین فرمود:
این جانشین و نماینده من در میان شما است، با او از در نادانی در نیائید که به کفر بر می گردید.
پیغمبر را در روز «دوح» خطبه ای بس بزرگ است که در آن، آشکارا به اداء وحی الهی پرداخته است.
به علی (ع) وصیت کرد که «پس از وی با بیدادگران و پیمان شکنان و از دین بدر شدگان بجنگد» «1»
به یارانش فرمود: «در میان شما کسی هست که همانگونه که من بر سر نزول قرآن جنگیدم، بر سر تأویل و تفسیرش خواهد جنگید». ابو بکر پرسید: او منم ای رسول خدا؟ فرمود: نه. عمر پرسید: او منم ای رسول خدا؟ فرمود: نه، بلکه آن کفشدوز است. و در آن حال کفشش را داده بود علی بدوزد. «2»به علی (ع) وصیت کرد که «پس از وی با بیدادگران و پیمان شکنان و از دین بدر شدگان بجنگد» «1»
به یارانش فرمود: «در میان شما کسی هست که همانگونه که من بر سر نزول قرآن جنگیدم، بر سر تأویل و تفسیرش خواهد جنگید». ابو بکر پرسید: او منم ای رسول خدا؟ فرمود: نه. عمر پرسید: او منم ای رسول خدا؟ فرمود: نه، بلکه آن کفشدوز است. و در آن حال کفشش را داده بود علی بدوزد. «2»