درباره دلیلهاى یاد شده، گروهى از برجستگان فرقه ما به گستردگى سخن راندهاند همچون شیخ مجلسى در بحار الانوار 9/14- 33 و استاد و پیشرو برجسته ما ابو الحسن شریف فتونى در ج 2 از نگارش کلان و ارزندهاش ضیاء العالمین (که نسخه آن نزد ماست) که در این زمینه بهترین نگاشتهها است همانگونه که آنچه سید برزنجى نگارش داده و سید احمد زینى دحلان آنرا مختصر کرده بهترین کتابى است که در این باره به خامه بزرگان اهل سنت نوشته شده و کسان دیگرى هم نگارشهاى جداگانهاى در این باره پرداختهاند همچون:
1- ابوالقاسم سعد بن عبد اللّه اشعرى قمى در گذشته 299 یا 301 که او راست کتاب فضل ابوطالب و عبد المطلب و عبد اللّه پدر پیامبر (ص) بنگرید به رجال نجاشى ص 126
2- ابو على کوفى احمد بن محمد بن عمار در گذشته در 346 و چنانچه در ص 29 از فهرست شیخ و ص 70 از رجال نجاشى آمده او راست کتاب ایمان ابیطالب
3- ابو محمد سهل بن احمد بن عبد اللّه دیباجى که تلعکبرى در سال 370 از وى حدیث شنیده و به گفته نجاشى در فهرست خود ص 133 او راست کتاب ایمان ابیطالب.
4- ابو نعیم على بن حمزه بصرى تمیمى لغوى متوفى 375 او راست کتاب ایمان ابیطالب که نسخه آن نزد استاد ما میرزا محمد تهرانى «1» در سامراى سرافراز هست و حافظ ابن حجر در اصابه پارهاى از بخشهاى آن را در سرگذشت ابوطالب آورده و نگارنده آن را به رافضى گرى متهم کرده
5- ابو سعید محمد بن احمد بن حسین خزاعى نیشابورى نیاى مادرى مفسر بزرگ شیخ ابو الفتوح خزاعى او راست کتاب منى الطالب فى ایمان ابیطالب که شیخ منتجب الدین به گفته خودش در ص 110 از فهرست خویش آن کتاب را از نواده وى شیخ ابو الفتوح و او از پدرش و او از ابو سعید روایت کرده.
6- ابو الحسن على بن بلال بن ابى معاویه مهلبى ازدى او راست کتاب البیان عن خیرة الرحمن درباره ایمان ابوطالب و پدران پیامبر (ص) که آن را شیخ در فهرست خود ص 96 و نجاشى در ص 188 بوى نسبت دادهاند.
7- احمد بن قاسم او راست کتاب ایمان ابیطالب که نجاشى بنابر آنچه در ص 169 از فهرست خود مینویسد نسخهاى از آنرا که بخط حسین بن عبد اللّه غضایرى بوده دیده است.
8- ابو الحسین احمد بن محمد بن احمد بن طرخان کندى جرجانى (دوست نجاشى در گذشته در 450) که نجاشى در فهرست خود ص 63 کتاب او را بنام ایمان ابیطالب یاد کرده است.
9- شیخ ابو عبد اللّه مفید محمد بن محمد بن نعمان در گذشته در 413 نیز بنابر آنچه در ص 284 از فهرست نجاشى آمده کتابى در اثبات ایمان ابوطالب دارد.
10- ابو على شمس الدین سید فخار بن معد موسوى در گذشته در 630 او راست کتاب الحجة على الذاهب الى تکفیر ابى طالب «1» که علامه سید محمد صادق بحر العلوم با این گفتهها تقریظى بر آن سروده:
اى فخار تو را مژده باد
به پاداشهائى که آفریدگار در روز رستخیز بتو خواهد بخشید.
با دلیل روشن و با نگارش درخشان خود الحجة بزرگ مکه و پدر شیر خدا را.
هم از تهمت بت پرستى پاک نمودى.
و هم از نسبت مردود کفر که داعیان شر به او بستهاند.
و چگونه سخنانشان راست باشد با آنکه اسلام
به یارى او بر پاى ایستاد و با برتریهاى او سرافرازى یافت.
سوگند به دوستى ابو الحسن على
که اگر او نبود کیش ما درخشندگى نمییافت
پس، از سوى خداوند بر او خشنودى باد.
و بر دشمنانش آتشى بر افروخته.
11- ابو الفضائل احمد بن طاوس حسنى در گذشته در 673. او راست کتاب ایمان ابى طالب که در کتاب دیگر خود بناء المقالة العلویة لنقض الرسالة العثمانیة آن را یاد کرده که آن نیز کتابى است در امامت که در رد رساله ابو عثمان جاحظ پرداخته
12- سید حسین طباطبائى یزدى حائرى معروف به واعظ در گذشته در 1307 او راست کتاب منیة الطالب فى ایمان ابى طالب که فارسى است و چاپ شده
13- مفتى شریف سید محمد عباس تسترى هندى در گذشته در 1306 او راست کتاب بغیة الطالب فى ایمان ابى طالب و او یکى از غدیریه سرایان هم هست که انشاء اللّه تعالى زندگینامهاش را ضمن شعراى سده چهاردهم میآوریم.
14- شمس العلماء میرزا محمد حسین گرگانى او راست کتاب مقصد الطالب فى ایمان آباء النبى و عمه ابى طالب که فارسى است و در سال 1311 در بمبئى چاپ شده.
15- شیخ محمد على بن میرزا جعفر على فصیح هندى مقیم مکه معظمه او راست کتاب القول الواجب فى ایمان ابى طالب.
16- شیخ ما حاج میرزا محسن بن میرزا محمد تبریزى
17- سید محمد على آل شرف الدین عاملى «1» او راست کتاب شیخ الابطح یا ابوطالب که به سال 1349 در 96 ص در بغداد چاپ شد که هر چه سخن بایسته بوده در آن گرد آورده و ناگفتهاى بر جاى ننهاده
18- شیخ میرزا نجم الدین پسر استاد ما میرزا محمد تهرانى او راست کتاب الشهاب الثاقب لرجم مکفرابى طالب
19- شیخ جعفر بن حاج محمد نقدى- خدا بیامرز، او راست کتاب مواهب الواهب فى فضائل ابى طالب که به سال 1341 در 154 ص در نجف اشرف چاپ شده و در آن سودهاى بسیار و نکتههاى نغر و کم مانند توان یافت.
الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج7، ص: 539