اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۲۳ آذر ۱۴۰۳

گمشده، به دعای «معروف کرخی» حاضر می شود

متن فارسی

 امام ” ابو محمد ضیاء الدین شیخ احمد وتری شافعی ” که بسال 680 در ” مصر ” وفات کرده است، در کتاب خود ” روضه الناظرین ” ص 8 از ” خلیل بن محمد صیادانه ” نقل کرده و گفته است: ” پدرم ناپدید شد و من خیلی ناراحت شدم. نزد معروف کرخی متوفی 200 “یا 201 یا 204” آمدم و گفتم: پدرم ناپدید شده است. گفت: چه می خواهی؟ گفتم باز گشت پدرم را. او گفت: خدایا آسمان، آسمان تو و و زمین توست، و هر چه بین آسمان و زمین از توست. محمد را بیاور من که بر دروازه شام آمدم، دیدم که او ایستاده. پرسیدم: کجا بودی؟ گفت. الساعه در انبار بودم و نمی دانم چه شد “.

 “نویسنده گوید:” شگفتا از این عقلها که چنین کراماتی را در حق هر معروف و منکری می پذیرند، اما حاضر نیستند در باره ” امیر مومنان علی ” علیه السلام بپذیرند، آنجا که برای غسل دادن ” سلمان ” وارد ” مدائن ” شد در حالی که پیش از آن در ” مدینه ” بودند.

 (الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب ج 11 ص 162)

متن عربی

29- حضور غائب بدعاء معروف

ذکر الإمام أبو محمد ضیاء الدین الشیخ أحمد الوتری الشافعیّ المتوفّی بمصر فی عشر الثمانین و التسعمائة فی کتابه روضة الناظرین (ص 8) نقلًا عن خلیل بن محمد الصیّاد أنّه قال: غاب أبی فتألّمت فجئت إلی معروف الکرخی المتوفّی (200، 201، 204) فقلت: غاب أبی، فقال: ما ترید؟ قلت: رجوعه. قال: اللّهمَّ إنّ السماء سماؤک، و الأرض أرضک و ما بینهما لک ائت بمحمد. فأتیت باب الشام فإذا هو واقفٌ فقلت: أین کنت؟ قال: کنت الساعة بالأنبار «2» و لا أعلم ما صار.

                        الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 11، ص: 163

عجباً لعقول تُسوّغ مثل هذا لکلِّ معروف و منکر، و لا تسوِّغه فی أمیر المؤمنین علیّ صلوات اللَّه علیه یوم حضر تغسیل سلمان بالمدائن و کان سلام اللَّه علیه بالمدینة. راجع الجزء الخامس (ص 15- 21).