یک قاعده اساسی در جعل فضائل
بسیاری از روایات به منظور تعبیه فضایل و مناقب برای اشخاص مورد نظر جعل و ساخته شده است. مطالعه در این گونه روایات نشان می دهد که یک قاعده اساسی در جعل فضایل وجود دارد، و آن این است که همیشه سعی شده فضیلتی برای شخص مورد نظر بسازند که از آن دور و بیگانه است و فاصله اش با آن بیش از هر فضیلت دیگر، تا به این ترتیب نقطه ضعف و مایه ننگ و فرو مایگی اش را بپوشانند و مستمسک حمله و انتقاد را از دیگران سلب نمایند . می بینیم درباره فضایلی برای ممدوح خویش پر گفته اند که تاریخ حیات او ثابت کرده که از آن عاری و بی نصیب است. مثلا درباره فضیلت شجاعت ابوبکر مبالغه ورزیده و پر گفته اند تا به جایی که او را به مقام شجاع ترین صحابی نشانده اند. در حالی که در تاریخ ثابت است که در همه نبردها و جنگهای پیامبر اکرم حضور یافته اما در هیچیک شمشیر نکشیده و نزده و نه به نبرد کسی رفته یا مبارزه تن به تن کرده و نه هماورد طلبیده و قهرمانی نموده است. درست به همین جهت، از شجاعتش بسیار دم زده اند و روایات جعلی و پوچ در دلیریش بافته اند مگر در برابر سیرت ثابت و تجارب و مشهودات تاریخی که از بزدلی و کار ناآمدیش در جنگ و نبرد هست برایش شهامت و شجاعتی بتراشند . یا در زهد و تقوایش مبالغه نموده اند و از او موجودی ساخته اند که دلش در آتش خدا ترسی می سوزد و دود از آن به آسمان برخاسته است، حال آنکه هیچگونه امتیاز خصوصیتی در عبارت و خدا ترسی نداشته و هیچ روایت نشده که در نماز و روزه یا هر عبادتی که مایه تقرب خدا است پیشرفتی یا سعی و همتی داشته باشد . همچنین در علم و دانایی عمر خیلی حرف زده اند و او را دانشمندترین صحابی و سرآمد فقیهان شمرده و ادعا کرده اند نه دهم علم را سهم برده و علمش بر علم مردم روی زمین و علم همه قبایل عرب چربیده است، و از اینگونه خرافات و یاوه ها درباره اش آورده اند. در حالیکه می دانیم به معاملات بازاری اشتغال داشته و به آموختن قرآن و سنت نرسیده است، و همه مردم حتی زنان از او دینشناس تر بوده اند. یا در نهی کردن وی از منکر و باطل و مخالفتش با آوازه خوانی پر گفته اند، در حالیکه مسلم است از بس هوسباز بوده به آن پرداخته و جایزش دانسته است.
بنابر همین قاعده اساسی، وقتی دیده اند تاریخ صحیح و حقایقی که از شرح حال عثمان هست ثابت می نماید که از فضیلت شرم و حیا بی بهره بوده و او را بدینگونه در برابر جامعه مجسم می سازد این تصویر قلابی و کاذب را در روایات جعلی از او ساخته اند تا وی را به صورت پرشرم و حیاترین شخصیت امت محمد (ص) و بزرگوارترین اش بنمایند، شخصیتی که فرشتگان از او شرم می نمایند . بنابراین، شرم و حیای عثمان درست مثل شجاعت ابوبکر و علم و دانش عمر است یعنی اصل و وجودی ندارد، تا کم و زیاد داشته باشد، و درست مانند امانت داری و دانشمندی معاویه از زبان پیامبر اکرم (ص) در این باره چنین ساخته اند: ” معاویه از بس علم و دانش داشت و در مورد کلام پروردگارم (یعنی الهامات، یا قرآن) به قدری امین و طرف اعتماد بود که نزدیک بود به پیامبری برانگیخته شود ” و ” امینان هفت تایند: لوح، قلم، اسرافیل، میکاییل، جبرییل، محمد و معاویه “.امانت داری معاویه و مقدار بهره اش از این فضیلت در روایتی که ابوبکر هذلی آورده نمایان است.
( الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب ج 9 ص 397 )