اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۲۴ آذر ۱۴۰۳

علمای قرن دهم که واقعه غدیر را نقل کرده اند

متن فارسی

291- کمال الدّین- حسین بن معین الدّین یزدى- میبدى شارح دیوان منسوب به أمیر المؤمنین علیه السّلام در سال 890 شرح مزبور را نوشته و کتابى در حکمت و فلسفه در سال 897 تألیف نموده، و در شرح حدیث غدیر کتابى دارد که در سال 908 آنرا تألیف نموده، و بنابر این تاریخ وفات او را که در بعضى از کتب تذکره و شرح حال بسال 870 اشعار داشته‌اند بی‌مورد است، و تألیفات او نمودار از مشارکت و اطلاع او است بر علوم، اشاره بحدیث او در موضوع غدیر در صفحه 46 و 68 گذشت و در داستان تهنیت و آیه اکمال دین خواهد آمد.

292- حافظ- جلال الدّین عبد الرحمن بن کمال الدین مصرى- سیوطى شافعى متوفاى 911، عبد الحىّ در جلد 8 «شذرات» ص 51- 55 شرح حال او را ثبت و درباره او گوید: مسند محقق با دقّت، صاحب تألیفات عالى و سودمند، بسیار او را ستوده و تألیفاتش را تعداد نموده و گفته که: نامبرده هفتاد و چند بار پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله را در بیدارى دیده و کرامت طى الارض براى او قائل و حکایت نموده که همسفر خود را از قرافه بمکّه برد و رفتن و برگشتن او با برداشتن چند گام انجام یافت: و ابن عیدروس در «النور السافر» ص 54- 57 او را نام برده و مورد ستایش قرار داده و بعض از کرامات و تألیفات او را ذکر نموده، اشاره بحدیث او در داستان غدیر در صفحات 40 و 45 و 48 و 53 و 55 و 60 و 61 و 72 و 83 و 86 و 88 و 98 و 100 و 102 و 109 گذشت و حدیث او در موضوع مناشده امیر المؤمنین علیه السّلام در روز شورى و در رحبه بحدیث غدیر و در باب نزول آیه تبلیغ و آیه اکمال دین درباره على علیه السّلام پیرامون واقعه غدیر خواهد آمد.

293- نور الدّین- علىّ بن عبد اللّه بن احمد حسنى- مدنى- سمهودى- شافعى- متوفاى 911، عبد الحىّ در جلد 8 «شذرات الذهب» ص 50 شرح حال او را ثبت و گفته: نامبرده بمدینه منوّره آمده و در آنجا سکنى گرفته و عالم و مفتى و مدرّس و مؤرّخ شافعى و پیشواى مورد احترام و حجّت صاحب فنون در مدینه بوده سپس استادان و تألیفات او را تعداد نموده و آنها را ستوده، و ابن عیدروس در «النور السافر» ص 58- 60 او را نام برده و استادان او را ذکر و تألیفات او را تعداد و مورد ستایش قرار داده، و شوکانى در جلد 1 «النّور الطالع» ص 470 شرح حال او را درج نموده، اشاره به حدیث او در صفحات 41 و 42 و 44 و 50 و 56 و 62 و 88 و 90 و 93 و 101 گذشت و روایت او در احتجاج عمر بن عبد العزیز بحدیث غدیر و در داستان تهنیت خواهد آمد.

294- حافظ- احمد بن محمّد بن ابى بکر- ابو العباس قسطلانى- مصرى- شافعى متوفاى 926، شرح حال او در «النور السافر» ص 113- 115 موجود است و استادان و تألیفات او تعداد و ذکر شده، و گوید: نامبرده پیشوائى بوده حافظ و با اتقان و جلیل القدر و داراى تقریر و تحریر نیکو و لطف اشاره و عبارات رسا و گردآورى و تألیف او نیکو و منظّم و آراسته، نامبرده زینت اهل زمان خود و برگزیده مردم عصر خود بوده و از جمله تألیفات او «المواهب اللدنیّه فی المنح المحمّدیه» و «شرح صحیح بخارى» را نام برده، (هر دو کتاب در نزد مؤلّف «الغدیر» موجود است)، و شوکانى در جلد 1 «النور الطالع» ص 102 شرح حال او را ذکر نموده، لفظ نامبرده در حدیث غدیر نقل از «المواهب اللّدنیّه» در سخنان پیرامون سند حدیث غدیر خواهد آمد.

295- سیّد عبد الوهاب ابن محمّد رفیع الدّین احمد حسینى- بخارى متوفاى 932، شرح حال و ستایش او و توصیف او از حیث علم و عمل در «اخبار الاخیار» شیخ عبد الحق دهلوى و در «تذکرة الابرار» سید محمّد «1» موجود است، روایت او نقل از تفسیرش در نزول آیه تبلیغ درباره على علیه السّلام پیرامون واقعة غدیر خواهد آمد.

296- حافظ عبد الرحمن بن على- معروف به (ابن الدبیع) ابو محمّد شیبانى- شافعى (در سال 866 متولد و در 944 وفات یافته)، ابن عید روس در «النور السافر» ص 212- 221 شرح حال او را درج و او را ستایش بسیار نموده و تألیفات او را ذکر و درباره او گفته: امام. حافظ. حجّت با اتقان- شیخ الاسلام- علّامة الانام- پیشواى دقیق و با تشخیص- مسند دنیا- فرمانده اهل ایمان در حدیث سیّد المرسلین- خاتمة المحقّقین- استاد استادان مبرّز ما، و شوکانى در جلد 1 «البدر الطالع» ص 335 او را نام برده و استادان او را در فقه و حدیث و تفسیر و حساب و هندسه تعداد کرده و تألیفات او را در جلد 3 «تیسیر الوصول الى جامع الاصول» ص 271 ذکر نموده.

297- حافظ- شهاب الدّین احمد بن محمّد بن علىّ بن حجر هیتمى- سعدى- انصارى- شافعى (در سال 909 متولد و در سال 974 در مکّه مکرمه وفات یافته)، ابن عیدروس در «النور السافر» ص 287- 292 در شرح حال او بسط کلام داده و درباره او گوید: شیخ- پیشوا- شیخ الاسلام- خاتمه اهل فتوى و تدریس، در علم فقه بمنزله دریائى است که با دلو جدّ و جهد نمیتوان از زلال تحقیق او بهره گرفت- بطوریکه عارفین اجماع و اتفاق بر آن دارند، که نامبرده امام الحرمین است و فضایل او در میان هر گروه مشهور و تعداد شده، پیشوائى است که پیشوایان باو اقتدا نموده‌اند، بزرگوارى است که قلوب عموم مردم اقلیم حجاز متوجه و منصرف باو بوده تصنیفات او در زبان خود آیتى است که هم عصران او از آوردن مانند آن ناتوانند، سپس- استادان او و تألیفاتش را تعداد و آنها را ستوده، و در جلد 1 «البدر الطالع» ص 109 نیز شرح حال او موجود است، حدیث او درباره غدیر در صفحه 59 گذشت و تفصیل آنچه که در سخنان پیرامون سند حدیث غدیر از او ذکر شده خواهد آمد.

298- متّقى- علىّ بن حسام الدّین بن قاضى عبد الملک قرشى- هندى، به مکّه مشرّفه آمده و در آنجا در سال 975 وفات یافته، صاحب کتاب گرانبها و بزرگ «کنز العمّال»، در «النور السافر» ص 315- 319 شرح حال مفصل و کافی از او موجود است، در آنجا درباره او گوید: نامبرده از علماء عاملین و از بندگان صالح خداوند بوده و از جهت ورع و تقوى و کوشش در عبادت و ترک ما سوى اللّه مقام بزرگى را دارا بوده، مصنّفات عدیده دارد و شهرت حالات پسندیده او زبان زد مردم بوده و از جمله مناقب او، گفتار پیغمبر را ذکر نموده، که در عالم خواب فرموده: او افضل خلق است در زمان خود، سپس گوید: مؤلّفات او بسیار و از کوچک و بزرک در حدود یکصد مجلّد است، محاسن اخلاق و مناقب او بقدرى است که علّامه عبد القادر بن احمد فاکهى مکى تألیف لطیفى مخصوص و مشتمل بر مناقب و فضایل او ترتیب داده و آن را «القول النقىّ فی مناقب المتّقى» نامیده و در آن سیره و روش پسندیده او و ریاضت‏هاى بزرک و کوششهاى دشوار و حیرت انگیز او را ذکر نموده ..

تا آنجا که گوید: خلاصه سخن آنکه این مرد- نیست جز یکى از نیکوئی‌هاى زمان و خاتمه اهل ورع و از مفاخر هند، و شهرت او از توضیح شرح حال مستغنى و بزرگى او در قلوب از ستایش بی‌نیاز، اشاره به حدیث او در صفحات 40 و 45 و 48 و 50 و 53 و 55 و 62 و 73 و 86 و 93 و 98 و 103 و 107 گذشت و در موضوع مناشده رحبه بطرق مختلف خواهد آمد.

299- شمس الدّین- محمّد بن احمد (در شذرات: محمّد ذکر شده) شربینى- قاهرى- شافعى- متوفاى 977، صاحب دو تألیف بزرک و مهمّ: تفسیر او موسوم به «السراج المنیر» که در سال 968 تألیف شده و در چهار مجلّد بچاپ رسیده- و «الاقناع فی حلّ الفاظ ابى شجاع» که در دو مجلّد بچاپ رسیده- و در کتب تذکره و شرح احوال علما حدیث، تألیفات چاپ شده او هشت جلد تعداد شده- عبد الحىّ در جلد 8 «شذرات» ص 384 شرح حال او را ذکر کرده و درباره او چنین گوید:

خطیب- امام- علّامه- شربینى در «الکواکب» گفته: از شیخ احمد برلسى اخذ حدیث نموده، سپس استادان او را تعداد کرده تا اینکه گوید: مشایخ او باو اجازه افتاء و تدریس دادند و او در زمان حیات استادانش تدریس نمود و فتوى داد و خلق بی‌شمارى از وجود او منتفع شدند و همه اهل مصر بصلاحیّت او معتقد و او را به علم و عمل و زهد و ورع و بسیارى عبادت و نماز توصیف کردند، سپس بعض از تألیفات و و گامهائى را که در راه اصلاح برداشته ذکر نموده و بالاخره درباره او گوید: او آیتى از آیات الهى و حجّتى از حجج خداوند بر خلقش بود، حدیث نزول آیه سأل سائل درباره على علیه السّلام پیرامون واقعه غدیر خم نقل از تفسیر او خواهد آمد.

300- ضیاء الدین ابو محمّد احمد بن محمّد وترى- شافعى- در عشره هشتم بعد از سال 900 در مصر وفات یافته، حدیث ولایت را در کتاب خود «روضة الناظرین» ص 2 بطور ارسال مسلّم ذکر نموده است.

301- حافظ- جمال الدین- محمّد طاهر ملقّب به (ملک المحدّثین) هندى- فتّنى – در سال 986 کشته شد، و از شاگردان ابن حجر هیتمى و استاد- على متّقى هندى بوده، ابن عیدروس در «النور السافر» ص 361 شرح حال او را ثبت و در ستایش او مبالغه بسیار نموده و گروهى از استادان او را تعداد نموده و گوید:

نامبرده در علوم عدیده تسلط یافت و بر اقران خود برترى گرفت تا آنجا که دیگر احدى از علماء گجرات بنظر نرسید که در علم حدیث بمرتبه او رسیده باشد، بعضى از بزرگان ما چنین ذکر کرده‌اند، نامبرده را تصنیف‏هاى سودمندیست، از جمله کتاب موسوم به (مجمع بحار الانوار فی غرائب التنزیل و لطایف الاخبار) و شرح حال او در حواشى (الفواید البهیّه) ص 164 موجود است، در آنجا بعد از ستایش نسبت باو گوید: از جمله کتب او که مطالعه نمودم کتاب «مجمع البحار فی غریب الحدیث» و «المغنى فی ضبط اسماء الرجال و «قانون الموضوعات فی ذکر الضعفاء و الوّضاعین» و «تذکرة الموضوعات فی الاحادیث الموضوعه» میباشد و تمام این کتب مشتمل بر فواید بزرگى است، و عبد الحىّ در جلد 8 «شذرات» ص 410 از او نام برده و استادان او را ذکر نموده و درباره او گوید: نامبرده مردى بوده عالم و عامل و محیط و متبحر در علوم و موصوف بورع و او را مصنّفاتى است، که از جمله آنها مجمع بحار الأنوار است: تا آخر … نامبرده آنچه را که ابن اثیر در پیرامون حدیث غدیر خم در «النهایه» گفته در کتاب مزبور «مجمع البحار» ذکر نموده است.

302- میرزا مخدوم بن عبد الباقى متوفاى حدود 995، نامبرده تواتر حدیث غدیر را در تألیفش «نواقص الروافض» ذکر نموده و جزم و قطع بدلالت حدیث مزبور را بر امامت امیر المؤمنین علیه السّلام نفى نموده است.

303- شیخ عبد الرحمن بن عبد السّلام صفورى- شافعى، مؤلف کتاب «نزهة المجالس» که در مصر چند بار چاپ شده، روایت او در باب نزول آیه سأل سائل درباره على علیه السّلام که نقل از قرطبى نموده خواهد آمد.

304- جمال الدین عطاء اللّه بن فضل اللّه حسینى- شیرازى- متوفاى 1000، کتاب «الاربعین فی مناقب امیر المؤمنین علیه السّلام و کتاب «روضة الاحباب فی سیرة النبى صلّى اللّه علیه و آله و الال و الاصحاب» از او است، کاتب چلبى در جلد 1 «کشف الظنون» ص 582- تفصیل فصول کتاب اخیر الذکر او را ذکر نموده، حدیث غدیر از نامبرده در ص 98 گذشت که در «اربعین» خود بلفظ: حذیفة بن اسید مذکور در ص 56 روایت نموده گذشت، و روایت او در باب نزول آیه تبلیغ درباره على علیه السّلام و در حدیث رکبان و تصریح او بتواتر حدیث در کلمات پیرامون سند حدیث غدیر خواهد آمد.

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 282 – 289

متن عربی

«القرن العاشر»

291- کمال الدین حسین بن معین الدین الیزدیّ، المَیْبُذیّ «1»:

شارح الدیوان المنسوب إلى أمیر المؤمنین علیه السلام، شرحه سنة (890)، و ألّف کتاباً فی الحکمة و الفلسفة بشیراز سنة (897)، و له شرح حدیث «2» ألّفه (908)، فما فی بعض المعاجم من أنَّه تُوفِّی (870) لیس فی محلّه. و تآلیفه تنمّ عن مشارکته فی العلوم. مرّ الإیعاز إلى حدیثه (ص 18 و 31)، و یأتی عنه فی حدیث التهنئة و آیة إکمال الدین «3».

292- الحافظ جلال الدین عبد الرحمن بن کمال الدین المصریّ، السیوطیّ «4»، الشافعیّ: المتوفّى سنة (911).

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 283

ترجمه عبد الحیّ فی شذراته «1» (8/51- 55)، و قال: المسند المحقِّق المدقِّق، صاحب المؤلّفات الفائقة النافعة. و أثنى علیه و أکثر، و ذکر تآلیفه، و قال: إنَّه رأى النبیّ صلى الله علیه و سلم بضعاً و سبعین مرّة یقظة. و حکى له کرامة طیّ الأرض، و أخذ صاحبه معه من القرّافة إلى مکّة ذهاباً و إیاباً بخطوات عدیدة.

و ذکره ابن العیدروس فی النور السافر «2» (ص 54- 57)، و أثنى علیه، و ذکر بعض کراماته و تآلیفه.

مرّ الإیعاز إلى حدیثه (ص 15، 18، 20، 23، 25، 27، 28، 35، 41، 43، 44، 45، 52، 53، 54، 65)، و یأتی عنه حدیث مناشدة أمیر المؤمنین علیه السلام یومَی الشورى و الرحبة بحدیث الغدیر، و نزول آیتی التبلیغ و إکمال الدین فی علیّ علیه السلام حول واقعة الغدیر.

293- نور الدین علیّ بن عبد اللَّه بن أحمد الحسنیّ، المدنیّ، السمهودیّ، الشافعیّ: المتوفّى (911).

ترجمه عبد الحیّ فی شذرات الذهب «3» (8/50) و قال: نزیل المدینة المنوّرة، و عالمها و مفتیها و مدرِّسها و مؤرّخها الشافعی، الإمام القدوة، و الحجّة المفنِّن. ثمّ عدّ مشایخه و تآلیفه، و أثنى علیها.

و ذکره ابن العیدروس فی النور السافر «4» (ص 58- 60)، و ذکر مشایخه، و عدّ تآلیفه و أطراها، و ترجمه الشوکانی فی البدر الطالع (1/470).

مرّ الإیعاز إلى حدیثه (ص 15، 16، 17، 22، 25، 29، 45، 46، 48،

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 284

54)، و یأتی عنه احتجاج عمر بن عبد العزیز بحدیث الغدیر، و حدیث التهنئة.

294- الحافظ أحمد بن محمد بن أبی بکر، أبو العبّاس القسطلانیّ، المصریّ، الشافعیّ: المتوفّى (923).

توجد ترجمته فی النور السافر «1» (ص 113- 115)، ذکر مشایخه، و عدَّ تآلیفه، و قال: کان إماماً حافظاً متقناً، جلیل القدر، حسن التقریر و التحریر، لطیف الإشارة، بلیغ العبارة، حسن الجمع و التألیف، لطیف الترتیب و الترصیف، کان زینة أهل عصره، و نقاوة ذوی دهره. و ذکر من تآلیفه: المواهب اللدنیّة بالمنح المحمدیّة، و شرح صحیح البخاری- کلاهما موجودان عندنا- و ترجمه الشوکانی فی البدر الطالع (1/102).

یأتی لفظه عن مواهبه اللدنیّة فی الکلمات حول سند الحدیث.

295- السیّد عبد الوهاب بن محمد بن رفیع الدین أحمد الحسینیّ، البخاریّ: المتوفّى (932).

توجد ترجمته و الثناء علیه و ذکره الجمیل بالعلم و العمل فی أخبار الأخیار للشیخ عبد الحقّ الدهلوی، و تذکرة الأبرار للسید محمد «2».

یأتی عن تفسیره نزول آیة التبلیغ فی علیّ علیه السلام حول واقعة الغدیر.

296- الحافظ عبد الرحمن بن علیّ، المعروف بابن الدیبع «3» أبو محمد الشیبانیّ، الشافعیّ: المولود (866) و المتوفّى (944).

ترجمه ابن العیدروس فی النور السافر «4» (ص 212- 221)، و أکثر فی الثناء

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 285

علیه، و ذکر تآلیفه، و قال: الإمام الحافظ الحجّة المُتقِن شیخ الإسلام، علّامة الأنام، الجهبذ الإمام، مسند الدنیا، أمیر المؤمنین فی حدیث سیّد المرسلین، خاتمة المحقِّقین، شیخ مشایخنا المبرَّزین.

و ذکره الشوکانی فی البدر الطالع (1/335)، و عدّ مشایخه فی الفقه و الحدیث و التفسیر و الحساب و الهندسة، و ذکر تآلیفه.

ذَکَرَه فی تیسیر الوصول إلى جامع الأصول «1» (3/271).

297- الحافظ شهاب الدین أحمد بن محمد بن علیّ بن حجر الهیتمیّ، السعدیّ، الأنصاریّ، الشافعیّ: المولود (909) و المتوفّى بمکّة المکرّمة (974).

بسط القول فی ترجمته ابن العیدروس فی النور السافر «2» (ص 287- 292) و قال: الشیخ الإمام شیخ الإسلام خاتمة أهل الفتیا و التدریس، کان بحراً فی علم الفقه و تحقیقه لا تدرکه الدلاء، إمام الحرمین، کما أجمع على ذلک العارفون، و انعقدت علیه خناصر «3» الملأ، إمام اقتدت به الأئمّة، و همام صار فی إقلیم الحجاز أمّة، مصنّفاته فی العصر آیة یعجز عن الإتیان بمثلها المعاصرون، فهم عنها قاصرون.

ثمّ عدّ مشایخه و تآلیفه، و أثنى علیها، و توجد ترجمته فی البدر الطالع (1/109).

مرّ الحدیث عنه (ص 27)، و یأتی عنه تفصیل ما ذکره فی الکلمات حول سند الحدیث.

298- المتّقی علیّ بن حسام الدین ابن القاضی عبد الملک القرشیّ، الهندیّ، نزیل مکّة المشرّفة: و المتوفّى بها سنة (975)، صاحب الکتاب القیّم الکبیر کنز العمّال.

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 286

توجد له ترجمة ضافیة فی النور السافر «1» (ص 315- 319)، قال: کان من العلماء العاملین و عباد اللَّه الصالحین على جانب عظیم من الورع و التقوى و الاجتهاد فی العبادة و رفض السوء، له مصنّفات عدیدة، و ذکروا عنه أخباراً حمیدة. ثمّ ذکر من مناقبه قول النبیّ صلى الله علیه و آله و سلم له فی المنام: إنَّه أفضل الناس فی زمانه، فقال:

مؤلّفاته کثیرة- نحو مائة مؤلَّف ما بین صغیر و کبیر- و محاسنه جمّة، و مناقبه ضخمة، قد أفردها العلّامة عبد القادر بن أحمد الفاکهیّ المکّیّ فی تألیف لطیف سمّاه: القول النقیّ فی مناقب المتّقی، ذکر فیه من سیرته الحمیدة و ریاضاته العظیمة و مجاهداته الشاقّة ما یبهر العقول… إلى أن قال:

و بالجملة: فما کان هذا الرجل إلّا من حسنات الدهر، و خاتمة أهل الورع، و مفاخر الهند، و شهرته تغنی عن ترجمته، و تعظیمه فی القلوب یغنی عن مدحه.

مرّ الإیعاز إلى حدیثه (ص 15، 18، 20، 22، 23، 25، 28، 41، 44، 48، 52، 55، 58)، و یأتی عنه حدیث المناشدة فی الرحبة بطرق شتّى.

299- شمس الدین محمد بن أحمد- فی الشذرات: محمد- الشربینیّ، القاهریّ، الشافعیّ: المتوفّى (977).

صاحب التألیفین الضخمین: تفسیره السراج المنیر- طُبِعَ بأربعة أجزاء- المؤلَّف سنة (968)، و الإقناع فی حلِّ ألفاظ أبی شجاع- طُبِعَ بجزءین-، و عُدّ له فی المعاجم من مطبوع تآلیفه ثمانیة.

ترجمه عبد الحیّ فی شذراته «2» (8/384)، و قال: الخطیب الإمام العلّامة- الشربینیّ- قال فی الکواکب: أخذ عن الشیخ أحمد البرلسی… فعدَّ مشایخه إلى أن قال:

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 287

و أجازوه بالإفتاء و التدریس، فدرّس و أفتى فی حیاة أشیاخه، و انتفع به خلائق لا یُحصَون، و أجمع أهل مصر على صلاحه، و وصفوه بالعلم و العمل و الزهد و الورع و کثرة النسک و العبادة. ثمّ ذکر بعض تآلیفه و خطواته فی الإصلاح، فقال: و بالجملة: کان آیةً من آیات اللَّه تعالى و حجّةً من حججه على خلقه.

یأتی عن تفسیره حدیث نزول آیة (سَأَلَ سائِلٌ‏) فی علیٍّ علیه السلام حول واقعة الغدیر.

300- ضیاء الدین أبو محمد أحمد بن محمد الوتریّ، الشافعیّ: المتوفّى بمصر عشر الثمانین و التسعمائة.

ذکر حدیث الولایة- إرسال المسلّم- فی کتابه روضة الناظرین «1» (ص 2).

301- الحافظ جمال الدین محمد طاهر، الملقّب بملک المحدِّثین، الهندیّ، الفتَّنیّ «2»: المقتول (986)، من تلامذة ابن حجر الهیتمی و الشیخ علیّ المتّقی الهندیّ.

ترجمه ابن العیدروس فی النور السافر «3» (ص 361)، و أثنى علیه و أکثر و بالغ، و عدّ جمعاً من مشایخه، و قال: برع فی فنون عدیدة، و فاق الأقران حتى لم یُعلَم أنَّ أحداً من علماء کجرات بلغ مبلغه فی فنِّ الحدیث، کذا قاله بعض مشایخنا، و له تصانیف نافعة، منها مجمع بحار الأنوار فی غرائب التنزیل و لطائف الأخبار.

و توجد ترجمته فی تعالیق الفوائد البهیّة (ص 164)، قال بعد الثناء علیه: و قد طالعتُ من تصانیفه مجمع البحار فی غریب الحدیث، و المغنی فی ضبط أسماء الرجال «4»، و قانون الموضوعات فی ذکر الضعفاء و الوضّاعین، و تذکرة الموضوعات فی

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 288

الأحادیث الموضوعة، و کلّها مشتملة على فوائد جلیلة.

و ذکره عبد الحیّ فی الشذرات «1» (8/410)، و ذکر مشایخه، و قال: کان عالماً عاملًا متضلّعاً متبحِّراً ورعاً، و له مصنَّفات، منها مجمع بحار الأنوار… إلخ.

ذکر فی مجمع البحار «2» المذکور ما ذکره ابن الأثیر فی النهایة «3» حول حدیث الغدیر.

302- میرزا مخدوم بن عبد الباقی: المتوفّى حدود (995).

ذکر تواتر حدیث الغدیر، و نفى الجزم بدلالته على إمامة أمیر المؤمنین علیه السلام فی تألیفه نواقض الروافض.

303- الشیخ عبد الرحمن بن عبد السلام الصفوریّ، الشافعیّ: مؤلِّف نزهة المجالس، المطبوع بمصر عدّة طبعات.

یأتی عنه نزول آیة (سَأَلَ سائِلٌ‏) فی علیّ علیه السلام نقلًا عن القرطبی «4».

304- جمال الدین عطاء اللَّه بن فضل اللَّه الحسینیّ، الشیرازیّ: المتوفّى (1000).

له کتاب الأربعین فی مناقب أمیر المؤمنین، و روضة الأحباب فی سیرة النبیّ و الآل و الأصحاب «5»، ذکر تفصیل فصوله الکاتب الچلبی فی کشف الظنون «6» (1/582).

مرّ الحدیث عنه (ص 52)، و رواه فی أربعینه «7» بلفظ حذیفة بن أُسید المذکور

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 289

 (ص 25)، و یأتی عنه نزول آیة التبلیغ فی علیٍّ علیه السلام و حدیث الرکبان، و نصّه بتواتر الحدیث، فی الکلمات حول سند الحدیث.