اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۲۳ آذر ۱۴۰۳

غدیریه قیس بن سعد بن عباده انصاری

متن فارسی

قلت لما بغی العدو علینا                   حسبنا ربنا و نعم الوکیل

در آن هنگام که دشمن به ما ستم کرد گفتم خدای ما را بس است و وکیل خوبی است

حسبنا ربنا الذی فتح البصره                بالامس و الحدیث طویل

کافی است ما را خدائی که بصره را فتح کرد دیروز و جریان آن طولانی است

و علی امامنا و امام                     لسوانا اتی به التنزیل

علی پیشوای ما است و پیشوای افرادی غیر از ما است قرآن این مطلب را آورده است.

یوم قال النبی: من کنت مولاه                     فهذا مولاه خطب جلیل

روزی که پیامبر فرمود: هر کس را که من مولای اویم پس این مولای او است و این خبر بسیار بزرگ و با عظمتی است.

ان ما قاله النبی علی الامه                    حتم ما فیه قال و قیل

آنچه را که پیامبر به امت گفته است حتمی و مسلم است و گفتگوئی در آن نیست

در تعقیب اشعار

این اشعار را صحابی بزرگوار رئیس قبیله خزرج قیس بن سعد بن عباده در جنگ صفین در پیشگاه امیر المومنین سروده است.

1- شیخ مفید آموزگار جامعه اسلامی که در سال 413 دیده از جهان فرو بسته در کتاب ” الفصول المختاره ” جلد دوم ص 87 این اشعار را نقل کرده و بعد از نقل آنها فرموده است: این اشعار علاوه بر اینکه خود دلیل و اعترافی است بر پیشوائی و امامت امیرالمومنین(ع)، در ضمن دلیل بر این است که پیشینیان شیعه در زمان خود آن حضرت وجود داشته اند و گفتاری که معتزله از روی عناد می گویند که در زمان رسول خدا و دوران امیر المومنین افرادی به عنوان شیعه وجود نداشته اند، باطل است و بی دلیل.

در رساله ای هم که شیخ مفید درباره معنای ولایت نوشته این اشعار را آورده و گوید: قصیده قیس به طوری است که هیچ کس از مورخان و راویان در نسبت این اشعار به او شک و تردیدی ندارند و از روی علم آن را قبول نموده اند همانطوری که یاری کردن او امیر المومنین را در جنگ صفین و جمل حتمی و مسلم است. و این قصیده همان است که اولش با این بیت شروع می شود:

قلت لما بغی العدو علینا               حسبنا ربنا و نعم لوکیل

قیس این چنین علنی و واضح بر امامت امیر المومنین گواهی داده و به استناد خبر روز غدیر، امامت آن حضرت را مسلم دانسته است و تصریح کرده که گفتار رسول خدا در آن خطبه ریاست همگانی و زمامداری آن حضرت را بر عموم جامعه اسلامی واجب دانسته است.

2- این قصیده را آقا و سرور ما شریف رضی متوفای 406 در خصایص الائمه روایت کرده و گفته است:

راویان و ناقلین اخبار بر نقل اشعار قیس اتفاق نظر دارند و گویند که قیس این ابیات را در حضور امیر المومنین (ع) می سروده بعد از آن که از بصره برگشته بودند در قصیده ای که اولش این چنین است:

قلت لما بغی العدو علینا                 حسبنا ربنا و نعم الوکیل

این دو نفر شاعر(قیس و حسان) هر دو از صحابه پیامبر هستند که به امامت امیرالمومنین گواهی داده اند، هم چون کسی که شاهد اصل قضیه بوده و محل ورود و خروج تمام جریان را ناظر بوده است.

3- و این قصیده را حجت و دانشمند مشهور شیخ عبیدالله السد آبادی در “المنقع”  (که این کتاب را ما داریم و نزد ما هست مولف) با بررسی کامل در سندش نقل کرده و آنگاه گوید:

گویند: از جمله دلیل ها بر این که امیر المومنین (ع) امام و پیشوائی است که رسما رسول خدا او را تعیین نموده است، گفتار قیس بن سعد بن عباده است، و او از بزرگان صحابه است که بر امامت آن حضرت گواهی داده و گفته است: امام منصوص او است و با او مخالفت شده (و حقش را گرفته اند) و گوید:  که کمیت بن زید گفتار قیس بن سعد و حسان بن ثابت را تصدیق نموده است.

4- و نیز این قصیده را علامه کراجکی متوفی 449 در کنز الفوائد ص 234 روایت نموده و سپس گوید: این قصیده از جمله چیزهائی است که از قیس بن سعد بن عباده حفظ شده و نگهداری شده است و این اشعار را در جنگ صفین در حالی که پرچم را در دست داشت در حضور امیر المومنین سروده است.

5- ابو المظفر سبط ابن جوزی حنفی متوفی 654 در کتاب ” التذکره ” ص 20 این قصیده را با تحقیق کامل در سندش نقل کرده و گوید: قیس این اشعار را در حضور امیر المومنین در جنگ صفین سروده است.

6- آقای ما هبه الدین راوندی در ” المجموع الرائق”  (که این کتاب در کتابخانه ما هست – مولف) این قصیده را نقل کرده است.

7- مفسر کبیر شیخ ابو الفتوح رازی در جلد دوم تفسیرش ص 193

8- اسناد ابن شهر آشوب: شیخ بزرگوار ما شهید فتال در کتاب روضه الواعظین ص 90

9- آقای بزرگوار، قاضی نور الله مرعشی شهید در سال 1019 در کتاب ” مجالس المومنین ” ص 101

10- علامه مجلس متوفای 1111 در کتاب ” البحار ” جلد نهم ص 245

11- سید علی خان متوفای 1120 در ” الدرجات الرفیعه” (در کتابخانه ما موجود است – مولف) در ضمن جنگ صفین.

12- شیخ بزرگوار ما صاحب ” الحدائق ” البحرانی متوفای 1186 در کتاب ” کشکول ” ص 18

و عده ای دیگر از متاخرین بزرگان شیعه ابیات مذکوره را از قیس بن سعد بن عباده روایت نموده اند.

الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج‏2، ص: 113

متن عربی

قلتُ لمّا بغی العدوُّ علینا             حسبُنا ربُّنا و نِعْمَ الوکیلُ‏
حسبُنا ربُّنا الذی فتحَ البص             رةَ بالأمسِ و الحدیثُ طویلُ‏

و یقول فیها:
و علیٌّ إمامنا و إمامٌ             لسوانا أتی به التنزیلُ‏
یومَ قال النبیُّ من کنتُ مولا             هُ فهذا مولاهُ خطبٌ جلیلُ‏
إنَّ ما قاله النبیُّ علی الأمّةِ             حتمٌ ما فیه قالٌ و قیلُ‏

ما یتبع الشعر
هذه الأبیات أنشدها الصحابیُّ العظیم سیِّد الخزرج قیس بن سعد بن عبادة بین یدی أمیر المؤمنین علیه السلام بصفّین، رواها شیخنا المفید معلّمُ الأمّة المتوفّی (413) فی الفصول المختارة (2/87)، و قال بعد ذکرها: إنَّ هذه الأشعار مع تضمّنها الاعتراف بإمامة أمیر المؤمنین، فهی دلائل علی ثبوت سلف الشیعة و إبطال عناد المعتزلة فی إنکارهم ذلک.
و ذکرها فی رسالته فی معنی المولی، و قال فیها: قصیدة قیس التی لا یشکُّ

الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج‏2، ص: 114

أحدٌ من أهل النقل فیها، و العلم بها من قوله کالعلم بنصرته لأمیر المؤمنین و حربه أهل البصرة و صفّین معه، و هی التی أوّلها:
قلتُ لمّا بغی العدوُّ علینا             حسبُنا ربُّنا و نعمَ الوکیلُ‏

فشهد هکذا شهادةً قطعیّةً بإمامة أمیر المؤمنین علیه السلام من جهة خبر یوم الغدیر، صرّح بأنَّ القول فیه یوجب رئاسته علی الکلِّ، و إمامته علیهم.
و رواها سیِّدنا الشریف الرضیُّ المتوفّی (406) فی خصائص الأئمّة، و قال: اتّفق حملة الأخبار علی نقل شعر قیس و هو ینشده بین یدی أمیر المؤمنین علیه السلام بعد رجوعهم من البصرة، فی قصیدته التی أوّلها:
قلتُ لمّا بغی العدوُّ علینا             حسبُنا ربُّنا و نعمَ الوکیلُ‏

و هذان الشاعران- قیس و حسّان- صحابیّان، شهدا بالإمامة لأمیر المؤمنین، شهادة من حضر المشهد، و عرف المصدر و المورد.
و أخرجها العَلَم الحجّة الشیخ عبید اللَّه السدابادی فی المقنع- الموجود عندنا- فقال: قالوا: و من الدلیل علی أنّ أمیر المؤمنین هو الإمام المنصوص علیه، قول قیس ابن سعد بن عبادة، و هذا من خیار الصحابة یشهد له بالإمامة، و أنَّه منصوصٌ علیه، و أنَّه خولف، و قال الکمیت بن زید یصدِّق قول قیس بن سعد و حسّان بن ثابت…
و رواها العلّامة الکراجکی المتوفّی (449) فی کنز الفوائد (ص 234) فقال: إنَّه ممّا حُفظ عن قیس بن سعد بن عبادة، و إنَّه کان یقوله بین یدی أمیر المؤمنین علیه السلام بصفّین و معه الرایة.

الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج‏2، ص: 115

و أخرجها أبو المظفَّر سبط ابن الجوزی الحنفیُّ المتوفّی (654) فی التذکرة (ص 20) فقال: إنَّ قیساً أنشدها بین یدی علیٍّ بصفّین.
و رواها سیِّدنا هبة اللَّه الموسوی فی المجموع الرائق- الموجود عندنا- و المفسِّر الکبیر الشیخ أبو الفتوح الرازی فی تفسیره (2/193)، و شیخ السرَویّ الآتی شیخنا الشهید الفتّال فی روضة الواعظین (ص 90)، و سیِّدنا القاضی نور اللَّه المرعشیّ الشهید (1019) فی مجالس المؤمنین (ص 101)، و العلّامة المجلسی المتوفّی (1111) فی البحار (9/245)، و السیِّد علیّ خان المتوفّی (1120) فی الدرجات الرفیعة- الموجود عندنا- فی ذکر وقعة صفّین، و شیخنا صاحب الحدائق البحرانی المتوفّی (1186) فی کشکوله (2/318). و جمع آخر من متأخِّری أعلام الطائفة.