ابو محمد، ابن قتیبه در کتاب خود ” الامامه و السیاسه ” ص 93 گوید: و (مورخین)ذکر کرده اند که: مردی از (همدان) بنام ” بُرد ” بنزد معاویه آمد، در آن هنگام از عمرو بن عاص شنید که نسبت بعلی علیه السلام سخنان ناروا و توهین آمیز میگوید.
برد گفت: همانا بزرگان ما از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیده اند که فرمود: « من کنت مولاه فعلی مولاه،»آیا این مطلب حق و درست؟ یا نادرست و باطل است؟
عمرو گفت: حق و درست است و من بر آنچه شنیده ای میافزایم و میگویم: احدی از صحابه رسول خدا نیست که مناقبی چون مناقب علی برای او باشد،
آن جوان همدانی (بُرد) بیتاب و هراسان شد،
– عمرو گفت: علی مناقب خود را بسبب اقدامی که درباره عثمان نمود تباه و نابود ساخت.
– برد گفت: آیا علی علیه السلام امر بکشتن عثمان نمود یا خود اقدام بکشتن او کرد؟
– عمرو گفت: نه، او نه امر نمود و نه خود او را کشت ولی پناه داد قاتل او را و منع کرد از دست یافتن باو،
– برد گفت: آیا با این وصف مردم با او بخلافت بیعت کردند؟
– عمرو گفت: آری،
– بُرد گفت: پس چه چیزی تو را از بیعت علی علیه السلام خارج نمود؟
– عمرو گفت: متهم دانستن من او را درباره قتل عثمان،
– برد گفت: تو خود نیز مورد چنین اتهامی واقع شدی؟
– عمرو گفت: راست گفتی، و بهمین علت به فلسطین رفتم،
پس از این محاوره و احتجاج جوان نامبرده (بُرد) بسوی قبیله و قوم خود برگشت و به آنها گفت:
ما بسوی قومی رفتیم و علیه آن قوم از لفظ خودشان برهان و سند محکومیتشان را گرفتیم، علی علیه السلام بر حق است، ازاو پیروی کنید.
الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 1، ص: 403