اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۱۷ آذر ۱۴۰۳

تحریف در نیاوردن کامل غدیریه حسان بن ثابت

متن فارسی

…آنچه ضمن بررسی، بر اهل تحقیق روشن می شود این است که: حسان این ابیات را تکمیل نموده و به صورت یک قصیده، که شامل قسمتی از مناقب امیر مومنان (ع) است در آورده ولی هر یک از راویان حدیث، فقط تکه مورد نظر خود را که مناسب موضوع بحث خود می دیده ذکر نموده است. حافظ ابن ابی شیبه روایت کند که: حدیث نمود ما را ابن فضل و او حدیث کرد ما را از سالم بن ابی حفصه، از جمیع بن عمیر، از عبدالله بن عمر، و همچنین بزرگ حفاظ، گنجی شافعی در ص 38 در کتاب (کفایه) خود چاپ نجف و ص 16 چاپ مصر و ص 21چاپ ایران و ابن صباغ مالکی در (الفصول المهمه) ص 22 و جز ایشان، اشعار حسان را با اضافات نقل کرده اند از جمله آن اشعار این چند بیت است:
علی، رمد به چشمش رسیده، دنبال دوا بود و کسی را نمی یافت. و رسول خدا (ص) به وسیله آب دهان مبارکش، چشمانش را شفا بخشید و گفت: من امروز، پرچم را بدست کسی میدهم، که زننده و شجاع است و محب رسول خدا است. خدای را دوست دارد، و خدا هم او را دوستدار است. و بدست او خداوند سنگرهای محکم را می گشاید. لذا، جز همه مردم، او (علی) را به امامت برگزیده شد و وزیر و برادر پیامبر است.
در این اشعار اشاره ای است به حدیث صحیح و متواتری که پیشوایان حدیث نقل کرده اند به سندهائی که تمامی راویانش ثقه هستند و روایت می رسد به:بریده بن خصیب،عبدالله بن عمر،عبدالله بن عباس، عمران بن حصین، ابی سعید خدری، ابی لیلی انصاری سهل ساعدی، ابیهریره دوسی، سعد بن ابی وقاص، برا بن عازب، سلمه بن اکوع:بخاری، در ج 4 ص ص 323 کتاب (صحیح) خود، از سهل و در ج 5 ص 269 باز از سهل، و در ص 270 از سلمه، و در ج 6 ص 191 از سلمه و سهل این اشعار را نقل کرده است. و مسلم هم، در ج 2 ص 324 کتاب(صحیح) خود، و ترمذی در ج 2ص 300 (صحیح) خود، و احمد بن حنبل در ج 1 ص 99 کتاب (مسند) خود، و در ج 5 ص 358 و 353 و غیر آن نقل کرده و ابن سعد، در کتاب (طبقات) ج 3 ص 158 و ابن هشام در ج 3 ص 386 کتاب (سیره) اش و طبری در تاریخ خود در ج 2 ص 93 .و نسائی هم درکتاب (خصایص) خود، ج 4 ص 33 و 16 و 8 اشعار حسان را روایت کرده اند. حاکم در ج 3 ص 116 و 190 در باره نقل این اشعار میگوید: این حدیث به حدتواتر رسیده است. خطیب در تاریخش (تاریخ بغداد) ج 7 ص 387 ، و ابو نعیم اصفهانی در ج 1 ص 62 از (حلیه) به چند طریق که بعضی از آنها را تصحیح نموده و همچنین در ج 4 ص 356 ، و ابن عبدالبر در (الاستیعاب) ج 2 ص 363 در شرح حال عامر، و حمویی در (فرایدش) از قول امام محی السنه نقل میکند که: این حدیث صحیح و مورد اتفاق است. و محب الدین طبری، در ج 2 ص 187 (ریاض) و یافعی، در ج 1 ص 109 (مرآه الجنان) و قاضی الایجی در ج 3 ص 12 و 10 (المواقف)، جملگی شعر حسان را نقل کرده اند و راویان دیگری هستند که اگر بخواهیم در اینجا از آنها یادی رود خود کتابی مستقل گردد و ما بهمین مقدار اکتفا میکنیم.

(     الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 2، ص: 75 )

متن عربی

لفت نظر:

و الذی یظهر للباحث أنَّ حسّاناً أکمل هذه الأبیات قصیدةً ضمّنها نُبذاً من مناقب أمیر المؤمنین علیه السلام، فکلٌّ أخذ منها شطراً یناسب موضوعه. و ذکر الحافظ ابن أبی شیبة، قال: حدّثنا ابن فضل، قال: حدّثنا سالم بن أبی حفصة، عن جُمیع بن عمیر، عن عبد اللَّه بن عمر.

و صدر الحفّاظ الکنجی الشافعی فی کفایته «1»- طبع النجف- (ص 38)، و طبع مصر- (ص 16)، و طبع ایران- (ص 21)، و ابن الصبّاغ المالکی فی فصوله المهمّة «2» (ص 22) و غیرهم، منها قوله:

          و کان علیٌّ أرمدَ العینِ یبتغی             دواءً فلمّا لم یحسَّ مداویا

             شفاهُ رسولُ اللَّهِ منه بتفلةٍ             فبورکَ مَرْقیّا و بورک راقیا

             فقال سأُعطی الرایة الیومَ ضارباً             کَمِیّا مُحبّا للرسولِ موالیا

             یحبُّ إلهی و الإله یُحبُّهُ             به یفتحُ اللَّهُ الحصونَ الأوابیا

             فَخَصَّ بها دون البریّةِ کلِّها             علیّا و سمّاهُ الوزیرَ المواخیا «3»

 

هذه الأبیات إشارة الی حدیث صحیح متواتر، أخرجه أئمّة الحدیث بأسانید رجالها کلّهم ثقات، أنهوها إلی:

بُریدة بن الحصیب، عبد اللَّه بن عمر، عبد اللَّه بن العبّاس، عمران بن حصین،

                        الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 2، ص: 75

أبی سعید الخدری، أبی لیلی الأنصاری، سهل الساعدی، أبی هریرة الدوسی، سعد ابن أبی وقّاص، البراء بن عازب، سلمة بن الأکوع.

فأخرجه البخاری فی صحیحه (4/323) عن سهل، و (5/269) عنه، و (ص 270) عن سلمة، و (6/191) عن سلمة و سهل، و أخرجه مسلم فی صحیحه (2/324)، و الترمذی فی صحیحه (2/300) و صحّحه، و أحمد بن حنبل فی مسنده (1/99)، و (5/353، 358) و غیرها، و ابن سعد فی طبقاته (3/158)، و ابن هشام فی سیرته (3/386)، و الطبری فی تاریخه (3/93)، و النسائی فی خصائصه (ص 4- 8، 16، 33)، و الحاکم فی المستدرک (3/109، 116) و قال: هذا حدیث دخل فی حدّ التواتر، و الخطیب فی تاریخه (8/5)، و أبو نعیم الأصبهانی فی الحلیة (1/62)، بعدّة طرق و صحّح بعضها، و (4/356)، و ابن عبد البرّ فی الاستیعاب (2/363) فی ترجمة عامر، و الحمّوئی «1» فی فرائده، و قال: قال الإمام محیی السنّة: هذا حدیثٌ صحیح متّفقٌ علی صحّته، و محبُّ الدین الطبری فی الریاض (2/187)، و الیافعی فی مرآة الجنان (1/109) و صحّحه، و القاضی الإیجی فی المواقف (3/10، 12) «2»، و هناک آخرون رووا هذه الأثارة و صحّحوها، لو نذکرهم بأجمعهم لجاء منه کتاب مفرد، 

الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 2، ص: 76