سر و صدا پیرامون احادیث شیعه، از کسانی که هر چه به دهانشان میآید میگویند، زیاد شده و هر کدام راه فاسدی را بر گزیده و هر غلطی را نشخوار میکنند!!
این یکی، آنها را نامههای ساختگی منسوب به امام غائب میانگارد «2»، و دیگری آنها را دروغهای منسوب به امام باقر و صادق میپندارد «3» نه این یکی از نتیجه افترایش باکی دارد و نه آن دیگری برای کشف دروغ و بدیهایش اهمیت قائل است، و در آخر آنان کذاب تنگ نظر قرار دارد که شدیدا آنها را انکار کرده، و مبالغه در تکذیب آنها نموده و گفتار عجیب و غریب آورده است، بدانید که او «عبد اللّه قصیمی» است که در «الصراع» 4 جلد 1 صفحه 85 گفته است: «4»
«حقا دروغسازان در رجال شیعه و مردم هواپرست به خاطر رسیدن به دنیا و تقرب به اهل آن و یا کینه و دشمنی با حدیث و سنت و طرفدارانش، در میان آنان زیادند، ولی علماء اهل سنت ماهیت آنان را به عالیترین وجه آشکار نمودهاند!!!»
تا اینکه میگوید: «و در میان رجال اهل سنت، کسی که متهم به دروغسازی به خاطر دنیا و تقرب به اهل آن و کمک کردن به مقاصد شوم و عقائد باطل باشد، وجود ندارد، بلی گاهی در میانشان، افرادی که حافظه خوبی نداشته و یا فراموشی زیاد داشته و یا فریب فریبکاران را خورده باشند وجود دارند که رجال تراجم و جرح و تعدیل، این گونه افراد را معرفی کرده و شناساندهاند!!!»
شاید پژوهشگر گمان کند که در این ادعاهای بی اساس بوئی از راستی و یا نمونهای از درستی است غافل از اینکه قلمهای مزدور، چیزی جز تهمت و دروغ ندارند، و مدار پیشرفت بسیاری از ملل نیز هم اکنون روی دروغ و نیرنگ و دغل است و محور سیاست دنیا در جهات ششگانه همان دروغ و تهمت و افتراء و وارونه جلوه دادن حقائق است و بسیاری از تبلیغات درباره نیازمندیهای زندگی و آراء و عقائد، روی منافع شخصی و گفتار بی اساس پیچیده به انواع خدعه و نیرنگ است.
و در آنجا، در میان مردم، افرادی پراکندهاند که حاجاتشان از زر و زیور دنیا جز از راه دروغ پردازی و مزخرف گوئی و کور و کر نگاه داشتن مردم و سوق دادنشان به راههای غلط و نادرست تأمین نمیشود.
و اگر خدا، بندگانش را چنین تهدید نکرده بود: ما یلفظ من قول الا لدیه رقیب عتید: «سخن نمیگوید مگر اینکه رقیب و عتیدی پیش هستند» «1» و در قرآنش عذاب را بر هر دروغگوی تهمت زننده گناهکار وعده نداده بود، هیچ گاه اینان بیش از این نمیتوانستند دروغ بگویند و یا چیزی را که نیاوردهاند بیاورند. پس هر کدام از آنها از «خرافه» و «جحینه» دروغگوترند «2».
بنابراین بر ماست که خواننده محترم را از حقیقت امر آگاه کنیم و پرده را از راز آنچه که او درباره رجال حدیث قومش ادعا کرده از اینکه: متهم به وضع و کذب … در میان آنها پیدا نمیشود برداریم.
پس جمعی از کسانی را که به عنوان کذاب و دروغساز شناخته شدهاند، تا چه رسد آنها که متهم هستند، در اینجا میآوریم و در برابر پژوهشگر قسمتی از موضوعاتی که جز به خاطر طمع به دنیا و تقرب به اهلش و یا کمک به پیروان عقائد باطله ساخته نشده قرار میدهیم و حساب آنچه را که این دستهای پلید خیانتگر به نام پیامبر اکرم و سنتش ساختهاند، میرسیم تا حقیقت پیشش آشکار گردد و جای سخن برایش باقی نماند، اگر پیرو هوای نفس نباشد که از راه راست منحرف و گمراه گردد.
الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج5، ص: 299