«ابن عماد» در «شذرات الذهب» 8: 54 می نویسد که شیخ عبد القادر شاذلی نوشته است: «جلال الدین سیوطی می گفت: من در بیداری پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله را دیدم. به من گفت: ای شیخ حدیث، من عرض کردم: یا رسول اللّه! آیا من از اهل بهشتم؟ گفت آری. گفتم آیا بدون اینکه قبلا عذاب ببینم، بهشت می روم؟ فرمود: بلی تو چنین هستی. شیخ عبد القادر می گوید: از او پرسیدم چند بار پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله را در بیداری دیده ای. گفت هفتاد و چند بار».
«امینی» می گوید: این مشکل حل شدنی نیست، مگر آنکه یک بیننده دیگر نیز همچون «سیوطی» او را دیده باشد و آن بزرگوار صلّی اللّه علیه و آله به او گفته باشد که «سیوطی» هفتاد و چند بار دروغ گفته است، یا اینکه یک نفر از بهشتیان باشند که کسی از او از اقامتگاه «سیوطی» سؤال کند، و او بگوید که من هرگز او را ندیده ام. اما هرگاه این دو حکم درباره او صادر نشود، ما ناگزیر این مسأله را به عقل سلیم حواله می دهیم و دیگر به غلو کنندگان در فضایل مراجعه نمی کنیم. تازه وقتی به این تعداد دفعات، پیغمبر را در بیداری دیده اند، لا بد در خواب هم صدها بار دیده اند. «ابو عبد اللّه خفیف می گوید: از ابو جعفر کتانی پرسیدم چند بار پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله را دیده ای؟ گفت: بسیار دیده ام. پرسیدم آیا هزار بار دیده ای؟ گفت نه. گفتم: نهصد بار؟ گفت: نه، گفتم: هشتصد بار؟ گفت: نه، گفتم: هفتصد بار؟ گفت در این حدود یا نزدیک به این حد» (حلیة الاولیا 10: 343). و «محمّد بن محمّد زواوی خوابهایی که در این باره دیده در جزوه ای گرد آورده و در آن مدعی است که دویست بار پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله را دیده و در آن عجایب و غرائبی نقل کرده است» (نیل الابتهاج ص 322). شگفت آنجا است که «زواوی» در «مناقب مالک» ص 17 از قول «مثنی بن سعید قصیری» نقل کرده که از مالک شنیدم که می گفت: «هیچ شب نخوابیدم مگر آنکه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله را دیدم».
(الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب ج 11 ص 243)