و قرطبی در جلد 6 تفسیرش صفحه 30 اجماع مفسرین را اعلام و تصریح مینماید باینکه سوره مائده (که آیه تبلیغ در سوره مزبور است) در مدینه نازل گشته، سپس از (نقاش) نقل میکند که در سال حدیبیه (سال ششم از هجرت) نازل شده و بدنبال آن این جمله را از ابن العربی نقل میکند که این حدیث ساختگی است و برای هیچ مسلمی روا نیست که اعتقاد بآن بنماید! .. تا آنجا که گوید: و از همین سوره بعضی در حجة الوداع نازل شده و بعضی دیگر در سال فتح (مکه) و آن، این آیه است: »وَ لا یجْرِمَنَّکمْ شَنَآنُ قَوْمٍ…»، و آنچه بعد از هجرت نازل شده مدنی است یعنی در مدینه نازل شده اعم از اینکه در خود مدینه نازل شده باشد یا در یکی از سفرها، و تنها آیاتی مکی نامیده میشود که قبل از هجرت نازل شده باشد.
و خازن در جلد 1 تفسیرش صفحه 448 گفته: سوره مائده- در مدینه نازل شده، مگر آیه شریفه، قول خدای تعالی «الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ» که آیه مزبور در عرفه و در (حجة الوداع) نازل شده است،
و قرطبی و خازن با دقت در سند از رسول خدا صلی اللّه علیه و آله روایت کردهاند که در (حجة الوداع) فرمود: سوره مائده از حیث زمان نزول آخرین قسمت قرآن است.
و سیوطی در جلد 1 «الاتقان» صفحه 20 از محمّد بن کعب از طریق ابی عبید روایت نموده که: سوره مائده در (حجة الوداع) فیما بین مکه و مدینه نازل شده
و در جلد 1 «فضایل القرآن» تألیف ابن ضریس صفحه 11 از محمّد بن عبد اللّه بن ابی جعفر رازی، از عمرو بن هارون، از عثمان بن عطای خراسانی، از پدرش، از ابن عباس، روایت شده که: اوّل آیه نازله از قرآن: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّک …» است، و بعد از آن: «یا أَیهَا الْمُزَّمِّلُ …» و بهمین ترتیب تعداد مینماید: سوره فتح، سپس سوره مائده، سپس سوره برائت، و سوره برائت را آخرین سوره قلمداد میکند که مائده قبل از آن نازل شده است
و ابن کثیر در جلد 2 تفسیرش صفحه 2 از عبد اللّه بن عمر روایت کرده که آخرین سوره نازله، سوره مائده و سوره فتح است (یعنی سوره نصر) و از طریق احمد و حاکم و نسائی از عایشه نقل کرده که: مائده آخرین سوره ایست که نازل شده.
پس، از تمام آنچه ذکر شد، معلوم میشود ارزش آنچه که قرطبی در جلد ششم تفسیرش صفحه 244 روایت نموده، و سیوطی در «لباب النقول» صفحه 117 از طریق ابن مردویه و طبرانی از ابن عباس ذکر نموده مبنی بر اینکه: ابو طالب همه روزه مردانی از بنی هاشم میفرستاد که از پیغمبر صلی اللّه علیه و آله نگهبانی و حراست نمایند، تا اینکه این آیه (و اللّه یعصمکن من النّاس) نازل گردید پس از نزول این آیه که ابو طالب خواست کسانی را برای حراست پیغمبر صلی اللّه علیه و آله بفرستد، آنجناب بعمّ خود فرمود: همانا خداوند مرا از (شرّ) جنّ و انس حفظ و حراست فرمود، این روایت مستلزم آنست که آیه مزبور در مکه نازل شده باشد، و این خبر (علاوه بر جهاتی که بیان گردید) ناتوانتر از آنست که بتواند در قبال احادیث گذشته و اجماع سابق و نصوص مفسّرین که اخیرا ذکر شد مقاومت نماید.
الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج1، ص: 443