از جابر بن عبد الله آمده که گفته است: پیش رسول خدا بودیم که فرمود: اینک مردی بر شما وارد می شود که خداوند، بعد از من، کسی را بهتر و برتر از او نیافریده، برایش شفاعتی همانند شفاعت پیامبران است. چیزی نگذشت که ابو بکر صدیق وارد شد، رسول خدا برخاست، او را برسید و در بر گرفت.
حافظ ابو بکر، خطیب بغدادی در سال 409 ه آن را از محمد بن عباس بن حسینابی بکر قصه گو، شنیده و گفته است: او شیخ فقیری بوده که در مسجد جامع منصور، و در سر راه ها و بازارها قصه گوئی می کرده است خدایا چه اهمیتی دارد جناب خطیب حدیثی را از یک آدم قصه گوی سر کوچه و بازار بگیرد؟ و چه ارزشی دارد حدیثی که ماخذش این است و دارای اصل محفوظی نیست؟ و اگر شان احادیث پیامبر اسلام همین است براسلام درود باد و بر حفاظ آن بینائی (چشمشان روشن).
الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج5، ص: 510 و 511