پاسخ دیگر به ابن تیمیة
نکته دیگری که در پاسخ ابن تیمیة باید متذکر بود این است که «سنت» طبق عقیده برادران سنی ما تنها با فعل پیامبر اکرم ثابت نمی شود، بلکه با رفتار هر فردی از افراد مسلمین نیز ثابت خواهد شد.
روی این حساب، چه مانعی دارد که امیر المؤمنین علیه السلام کسی باشد که خواندن هزار رکعت نماز را در یک شبانه روز سنت قرار داده باشد؟
چنانکه باجی، سیوطی، سکتواری و دیگران تصریح کرده اند که: «نخستین کسی که نماز «تراویح» «3» را سنت قرار داده عمر بن خطاب بوده که در سال چهاردهم هجری چنین کاری را کرده است «4» و او اول کسی است که مردم را بر انجام نماز تراویح گرد آورده «5» و بجا آوردن نوافل با جماعت در ماه رمضان نیز از بدعت- های اوست «6».
و نیز نخستین کسی که شارب الخمر را هشتاد تازیانه زده، عمر بن خطاب بوده «7» که نظیر این گونه بدعت ها که بعدا نیکو شمرده شده و مورد پیروی قرار گرفته است.»
و گفته حافظ ابو نعیم اصفهانی و خازن و دیگران نیز شاهد دیگری بر عدم انحصار سنت به فعل رسول خدا است، آنان می گویند: نخستین کسی که نماز را برای مسلمانی که «صبرا» «1» کشته شده سنت قرار داده «خبیب بن عدی» انصاری بوده است «2».
گفتار مورخان درباره سنت معاویة در موضوع ارث و دیة دلیل دیگری بر عدم انحصار نسبت به فعل رسول خدا طبق عقیده آنان است، آنان می گویند: این کار معاویة خلاف سنت پیامبر اکرم و خلفاء چهارگانه بعد از آن حضرت است که آنان چون راه پیامبر اکرم را پیروی می کردند، روش آنان به نام «سنت خلفاء» معروف و مورد پیروی قرار گرفته است «3».
و نیز عمل عمر بن عبد العزیز در مورد سنت قرار دادن رسم تبریک در عیدها دلیل دیگری بر عدم انحصار سنت به فعل رسول خدا است «4».
مگر از پیامبر اسلام به طریق صحیح نیامده است: بر شما باد عمل کردن به- سنتم و سنت خلفاء راشدین هدایت یافته؟! «5».
و اگر رسیده چرا آن را اختصاص به سنتهای خلفای منهای علی می دهید و از شمول آن نسبت به سنتهای امیر المؤمنین علیه السلام منع می نمائید؟!
الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 5، ص: 51