علم علی از تمام صحابه بیشتر نبوده است
می گوید: هر کس بگوید علم علی از همه صحابه پیغمبر بیشتر بود دروغ گفته است( 4ر 136 الفصل) آنگاه در بیان اعلمیت ابوبکر و تقدم او بر علی از نظر علمی بیانات سستی را آغاز کرده تا آنجا که گوید: کسی که بهره ای از علم داشته باشد می داند علم ابو بکر چندین برابر علم علی بود.و در تقدم عمر بر علی از نظر علمی گفته است: هر کس حسن داشته باشد به وضوح می داند علم عمر چندین برابر علم علی بود، تا آنجا که گوید: پس سخن آن نادان آزرمی که مدعی اعلمیت علی شده باطل است و اگر در این زمینه معاند یابی آزرمی با ما عناد ورزد، دروغ و نادانیش آشکار خواهد شد زیراهیچکس نمی تواند به ما این تهمت را روا دارد که ما احدی از اصحاب پیغمبر را از مرتبه خود فروتر آورده ایم.
پاسخ- من نمی دانم بر این مرد، آیا به عنوان یک نفر نادان بخندم یا به عنوان یک فرد غافل بگریم یا او را به عنوان یک نفر دیوانه،مسخره کنم؟چیزی که بر احدی جای شک باقی نمی گذارد این واقعیت است که امیر المومنین علمش بر همه صحابه پیغمبر فزونی داشته و درداوریها و مشکلات همه به او مراجعه کرده اند واو در هیچ قضیه ای احدی مراجعه نفرموده است.احادیث وارده در گواهی پیامبر که علی اعلم امت استاول کسی که اعتراف به اعلمیت علی نسبت به صحابه کرد، شخص پیغمبر اسلام (ص) می باشد. که به فاطمه فرمود:اما ترضین انی زوجتک اول المسلمین اسلاما و اعلمهم علما.
“آیا خوشحال نیستی که من ترا به ازدواج کسی در آوردم که اول مسلمان است و علمش از همه بیشتر است. “و این سخن که فرمود “: من ترا به ازدواج بهترین فرد امتم در آوردم که از نظر علم از همه داناتر و از نظر فضیلت از همه بردبار تر واز نظر اسلام از همه سابقهدارتر است.و باز این گفتار او به فاطمه “: او (علی) اولین کسی است که اسلام آورد و پیش از همه تسلیم شد و علمش از همه بیش و حلمشبزرگ است. “و باز سخن آن حضرت (ص “) داناترین فرد بعد از من علی است. “و سخن دیگر آن حضرت (ص) که فرمود “: علی ظرف علم من و وصی من و دری است که از آن به من وارد می شوند. “و گفتار او (ص) که گفت “: علی در علم من است، بیان کننده رسالت من برای امتم بعد از من است. “و گفتار آن حضرت (ص):علی خازن علمی-“علی خازن علم من است. “و گفتار او (ص):علی عیبه علمی:”علی صندوق علم من است. “و سخن او (ص):اقضی امتی علی:”افضل امت من در قضاوت علی است. “و سخن او (ص):اقضاکم علی:”افضل شما در قضاوت علی است.”و گفتار او (ص):یا علی اخصمک بالنبوه و لا نبوه بعدی و تخصم بسبع- تا آنجا که شمرد: و اعلمهم بالقضیه. و در تعبیر دیگر: و ابصرهم بالقضیه.ای علی منترا با درجه رسالت و نبوت محکوم و زیر فرمان خود میدانم والبته بعد از من نبوتی نیست و تو همگانرا با هفت خصلت محکوم بفرمان خواهی نمود و در ضمن آن هفت خصلت فرمود: تو درقضاوت از همه داناتری.و این سخن او (ص):قسمت الحکمه عشره اجزاء فاعطی علی تسعه اجزاء و الناس جزءا واحدا:حکمت به ده تقسیم شده نه بخش آن اختصاصا در اختیار علی است و یک بخش آن بین باقی مردم تقسیم شده است.و چگونه پیغمبر اکرم (ص) در حالیکه هنوز او زنده و علی زنده است می گوید:
الحمد لله الذی جعل الحکمه فینا اهل البیت.سپاس خدائی را سزا است که حکمت را در ما خاندان قرار داد.و هنگامی که علی به نصوص متواتری که از خود پیغمبر (ص) رسیده دروازه شهر علم و حکمت او باشد در اینصورت آیا چه کسیبا او برابری می کند؟ و کیست که در علم به او شبیه یا به او نزدیک باشد؟ این حدیثی است که بی شک از شخص پیغمبر صادرشده، و بسیاری از نویسندگان درباره آن کتابهای مستقلی، تدوین کرده اند.پس از پیغمبر (ص) عایشه است که میگوید:علی اعلم الناس بالسنه:”علی داناترین مردم به سنت پیامبر است. “و آنگاه عمر، که میگوید:علی اقضانا و باز: اقضانا علی:
“نیروی داوری علی از همه ما بیشتر است.”آراء صحابه پیامبر درباره علم و دانش آن حضرتو از عمر کلمات مشهوری نقل شده که نشان می دهد او تا چه حد نیازمند به علم امیر المومنین بوده است و در اینجا برخی از آنهارا ذکر می کنیم:
-1 لولا علی لهلک عمر:”اگر علی نبود عمر هلاک میشد ” این جمله را بارها بر زبان آورده.
2 “- خدایا مرا در مشکلی که برای گشودنش پسر ابی طالب نباشد قرار مده.
3 “- سر زمینی که تو ای ابو الحسن نباشی، خدا مرا باقی نگذارد.”
4 “- ای علی خدا امیر بعد از تو باقی نگذارد”
5 “- به خدا پناه می برم از مشکلی که ابو الحسن برای گشودنش نباشد”
6 “- به خدا پناه می برم که در قومی زندگی کنم و تو ای ابو الحسن در میان آنها نباشی.”
7 “- به خدا پناه می برم که در میان مردم زنده باشم و ابو الحسن آنجا نباشد”
8 “- خدایا مشگلی بر من وارد مساز مگر علی در کنارم باشد.”
9 “- امید است در مشگلی که ابو الحسن گشاینده آن نباشد واقع نشوم.”
-10 خدا مرا آن قدر باقی نگذارد تا در میان قرار گیرم که ابو الحسن در میان آنها نباشد.”سعید بن مسیب گوید: عمر به خدا پناه می برد از مشکلی که برای گشودنش ابو الحسن نباشد.معاویه گوید: وقتی عمر در امری به مشکلی بر می خورد پاسخش را از او (علی) میگرفت.وقتی به معاویه خبر کشته شدن امام را دادند معاویه گفت “: با مرگ پسر ابوطالب، علم و فقه از جهان رفت.امام سبط حسن مجتبی در خطبه اش (هنگام وفات علی) گوید:لقد فارقکم رجل بالامس لم یسبقه الاولون و لا یدرکه الاخرون بعلم:”مردی دیروز از میان شما رخت بر بست که از گذشتگان و آیندگان کسی به پایه علم او نمی رسد.”ابن عباس دانشمند بزرگ امت گوید “: بخدا قسم، علی را نه دهم علم بخشیدند و در یک درهم دیگر با شما شریک است ” و میگفت “: علم من و علم اصحاب محمد در برابر علم علی (رض الله عنه) مانند قطره ای در هفت دریا است. “و گاه می گفت “: علم برشش بخش است پنج بخش آن ویژه علی و یک بخش آن برای عموم مردم، همانا در بخش ششم او با ماشریک است و از ما داناتر. “ابن مسعود می گفت “: حکمت بده جز تقسیم شده، نه جزء آن ویژه علی و یک جزء برای عموم، و علی در بخش عموم از همهداناتر است. “او می گفت “: داناترین مردم مدینه در فرائض الهی علی بن ابی طالب است.”و نیز می گفت “: ما وقتی بین خود سخن می گفتیم به این عقیده بودیم که بهترینداور مدینه علی است.”و می گفت: داناترین کسی به فرائض و نیرومندترین داور علی است.”و می گفت “: قرآن به هفت حرف نازل شده هیچ حرفی از آن نیست مگر که ظاهر و باطنی دارد و نزد علی بن ابی طالب عم ظاهر و باطن قرآن است.”هشام بن عتیبه درباره علی (ع) می گفت “: او اول کسی است که با رسول خدا نماز گزارد و در دین خدا داناتر و برسول خدانزدیک تر است.”از عطاء پرسیدند آیا در بین اصحاب محمد کسی از علی داناتر بود؟ گفت: بخدا سوگند کسی را باین پایه نمی شناسم. “عدی بن حاتم در سخنرانی اش می گفت “: در علم کتاب و سنت او (علی بن ابی طالب)داناترین مردم است و اگر او را نسبت بهاسلام بسنجیم، او برادر رسول خدا و راس اسلام است و اگر او را نسبت به زهد و عبادت در نظر گیریم، زهدش از همه آشکار تر وعبادتش از همه بیشتر است، و اگر به خرد و قدرت طبیعی اش بنگریم، او از همه مردم عاقل تر و نیروی طبیعی اش برتر بوده است”.و عبد الله بن حجل در سخنرانی اش گوید: تو یا علی، از همه ما در خدا شناسی دانا تر، و به پیغمبرمان نزدیکتر، و در دینمان نیکوتری. “و ابو سعید خدری گوید “: نیروی قضاوت علی، از همه برتر بود. “از اصحاب پیغمبر عده ای درشعرشان امیر المومنین را به عنوان عالمترین یاران پیغمبر مدح گفته اند مانند: حسان بن ثابت، فضل بنعباس و به پیروی از آنها گروه بسیاری از شعرای قرون اولیه اسلام که از ذکر نامشان در اینجا خود داری میشود، به همین خصلتعلی علیه السلام را ستوده اند.از اینها که بگذریم، همه امت اسلام در برتری علمی امیر المومنین متفق اند، زیرا او وارث علم پیغمبر است، و از طرق بسیار روایاتیاز پیغمبر اکرم صلی الله علیه و اله درباره او رسیده است که فرموده علی وصی من و وارث من است، در این روایات است که علیپرسید: من چه چیز از شما ارث می برم ای رسول خدا؟ پیغمبر فرمود: آنچه پیامبران پیشین ارث گذاشته اند. علی گفت آنان چهچیز ارث نهاده اند؟ فرمود کتاب خدا و سنت پیغمبرشان را.حاکم در ذیل حدیث بردن خصوص علی از پیغمبر، نه عمویش عباس چنین گفته است ” در این مسئله بین اهل علم اختلافی نیستکه، با وجود عمو، ارث به پسر عمو نمی رسد، لذا معلوم می شود در خصوص این مورد، اجماعی وجود دارد که تنها و ارث علوم پیغمبر باید علی باشد، نه دیگران.با این وراثت، روایتی که از طریق صحیح از علی علیه السلام رسیده که فرمود: به خدا قسم برادر او، ولی، پسر عم، و وارث علماویم، پس کیست از من به او شایسته تر؟ محقق و مسلم می گردد.این وراثت بین صحابه امری مسلم بوده است و در سخن بسیاری از آنها بدان اشارت رفته است. محمد بن ابی بکر در ضمن نامهاش به معاویه می نویسد: وای بر تو،خود را با علی برابر میدانی؟ او وارث رسول خدا و وصی است.اکنون باید این مرد بنگرد، آیا این درشت سخنی ها و نسبت های ناروایش، متوجه کیست؟ و حکم کسی که چنین هتاکی کند، باتوجه به اینکه در میان معتقدین به افضلیت علمی علی، یکی شخص پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می باشد، چیست؟اما آن کس که درباره صحابه بدگویی کند، و نسبت به سبط پیغمبر امام حسن مجتبی، عایشه، عمر بن الخطاب و دانشمند بزرگ
امت ابن عباس و دیگران اهانت روا دارد، حکمش را به هم مسلکان او و علمای مذهبش حوالت می دهیم.الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 3، ص: 139