13- از عبادة بن صامت روایت شده که «به تنهائى با پیامبر خدا (ص) بودم. پرسیدم: کدامیک از اصحابت برایت دوست داشتنى ترند تا او را که دوست مى دارى آن چنان که دوست مى دارى دوست بدارم؟ فرمود: گفته ام را تا زنده ام پنهان نگه خواهى داشت اى عبادة؟ گفتم: آرى. فرمود: ابوبکر، بعد عمر، سپس على. آنگاه خاموش گشت. پرسیدم: بعد که اى پیامبر خدا! فرمود: چه کسى ممکن است پس از اینها باشد جز زبیر و طلحه و سعد و ابو عبیده و معاذ و ابو طلحه و ابو ایوب و تو اى عباده! و ابى بن کعب و ابو درداء و ابو مسعود و ابن عوف و ابن عفان، آنگاه این جماعت بردگان آزاد شده: سلمان و صهیب و بلال و سالم برده آزاد شده ابى حذیفه. اینها اصحاب خاص منند و همه اصحابم برایم عزیزند و دوست داشتنى گر چه برده اى حبشى باشد» ابو عبد اللّه صنابحى مى گوید: از عباده پرسیدم: حمزه و جعفر را ذکر نکرد؟ عباده گفت: آن دو روزى که در این خصوص از او پرسیدم، به شهادت رسیده بودند و این در اواخر عمر حضرتش بود … «2»
شگفت نیست که پیامبر عظیم الشان از اظهار آنچه مورد نیاز امتش مى باشد خوددارى ورزد و براى سئوال کننده شرط کنند که فرمایشش را تا آخر عمرش مکتوم دارد، در حالى که روزهاى آخر عمرش را مى گذراند؟! مگر حضرتش نبوده که بنابر نوشته «خجندى» به عائشه فرمود: «دوست داشتنى مرد برایم على است و گرامى ترین على» و «دوست داشتنى فرد مردم در میان مردان برایم على است» و «على براى من از همه شان دوست داشتنى تر است و براى خدا نیز از همه شان دوست داشتنى تر است»؟
آیا اصحاب پس از آن همه آیات و احادیث که در حق مولاى ما امیر المؤمنین على (ع) بر زبان پیامبر اکرم رفته نمى دانستند چه کسى به نزد پیامبر (ص) از همه مردم دوست داشتنى تر است؟ یا مگر این روایت از عائشه به صحت نپیوسته که بخدا ندیدم کسى بیش از على براى پیامبر خدا دوست داشتنى تر باشد، و نه در روى زمین زنى از همسرش (فاطمه) دوست داشتنى تر باشد برایش»؟
آیا حافظان حدیث، این گفته «بریده» و ابى بن کعب را صحیح نشمرده اند که «دوست داشتنى تر براى پیامبر خدا (ص) از همه مردمان فاطمه بود و از میان مردان على»؟ «1» وانگهى چگونه پیامبر خدا (ص) یاران بزرگش را که قرآن در باره شان فرود آمده و خود بسیار ستوده شان از یاد برده است مانند عمویش عباس و ابوذر و عمار و مقداد و ابن مسعود و نظائرشان؟ و چه عاملى سبب گشت که با وجود برخوردارى ایشان از فضائل و افتخاراتى که اگر نگوئیم همگى اصحاب به استثناى سرور خاندان پیامبر (ص) مى توان گفت همه آن نامبردگان از آن محروم بودند، از دوستى و محبت پیامبرشان بى بهره بمانند؟! آیا محقق اندیشمند مى تواند معتقد شود که ابو عبیده گورکن مثلا بیش از ابوذر «صدیق» که در میان امت محمد (ص) به لحاظ هدایت و نیکوکارى و پارسائى و زهد و راستگوئى و کوشش و خلقت و اخلاق شبیه عیسى است از ابوذرى که چون به حضور پیامبر (ص) مى- بود فقط او را از میان اصحابش به نزدیک خویش مى نشاند و چون غایب بود به ملاقاتش مى رفت «2» بیش از ابوذر محبوب پیامبر (ص) باشد؟! یا از عمار که پوست میان دو دیده پیامبر خدا (ص) بوده است و پاکیزه پاکیزه خوئى که سر تا قدمش آکنده از ایمان بوده و ایمان به سر تا پایش آمیخته و ایمان به گوشت و خونش در آمیخته بوده و با حق بود و حق با او و به هر کجا که حق بگردد مى گردیده است «3»؟! پناه بر خدا از گزاف گوئى و سخن یاوه و بى اندیشه و به تو هم گفتن!
الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج 10، ص: 124