ابن کثیر در «تاریخ» خود 120:8 از طریق مسیب بن واضح و او از ابن عباس نقل کرده که گفت: جبرئیل پیش رسول الله صلی الله علیه و اله آمد و گفت: ای محمد به معاویه سلام برسان و خبر خوشی را بدو سفارش کن که او بر کتاب خدا و وحی او امین است و نیکو امینی است.
“امینی ” می گوید: بگفته ” دارقطنی “، ” مسیب بن واضح ” ضعیف است ” ابن عدی ” گوید “: به عبدان گفتم: از عبدالوهاب بن ضحاک و مسیب بن واضح کدامیک پیش تو بهترند؟ گفت هر دو برابرند ” و ” عبدالوهاب ” از دروغزنان و حدیث سازان معروف است. شخصیت متروک و ضعیف دارد و بسیار خطا می کند و خیال پرداز است. این روایت را ” طبرانی ” در ” اوسط ” آورده و چنین آغاز کرده است: “علی بن سعید رازی ” از ” محمد بن فطر الداملی ” و او از ” مروان بن معاویه فزاری ” و او از ” عطاء بن ابی رباح ” و او از ” ابن عباس ” روایت کرده اند و ” هیثمی ” نیز این را در ” المجمع ” 357:9 آورده و گفته است “: در آن روایت، محمد بن فطر را نمی شناسم، و علی بن سعید رازی هم ضعیف است ” ” سیوطی “در “اللئالی المصنوعه ” 419:1 می نویسد: “ابن مروان و روایت کننده از او را نه در بین ثقات یافتم و نه در میان ضعیفان. “
“امینی ” می نویسد “: علی بن سعید رازی ” همان کسی است که ” دار قطنی ” در حق او که از وی پرسیده بودند، گفته است”: در حدیث چندان مورد اعتماد نیست و شنیده ام که او والی قریه ای در مصر بود، از مردم مالیات می خواست و آنها نمی دادند، از این رو خوکها را در مسجد می آورد ” و آنجا که از چگونگی او در حدیث پرسیدند، گفته است “: احادیثی نقل می کند که نمی توان از آن پیروی کرد، سپس گفت من در دل خود او را چنین می شناسم، و بعضی اصحاب، در مصر این را گفته اند، و حاصل اینکه: با دست اشاره کرد چنین است و ثقه نیست ” لسان المیزان 231:4″
از آنچه گذشت ” – الغدیر ” 309:5 – مراتب امانت این مرد را با همه دلایل نشان دادیم. اینک برای اینکه دوباره به این سوال که امانت چیست پاسخ داده باشیم و معلوم کنیم که مراد از امین کتاب خدا و وحی بودن چیست، می گوییم آیا مراد پاسداری قرآن ازتحریف و به کار بستن محتوای آن نیست؟ و آیا مراد از امین کتاب و وحی بودن نگهداری حدود آنها و بریدن دستهای تبهکاری که با آنها بازی می کنند نباید باشد؟ و آیا این ” معاویه ” نیست که همه این حدود را شکست و در تمام کارهایش از اول تا آخر کتاب خدا و وحی را دگرگون ساخت و در تمام اقداماتش به دیده خشم و عصبانیت از آن استفاده کرد و آیا او دشمن سر سخت کتاب و وحی نیست؟ به راستی که اوراق سیاه تاریخ اعمالش آکنده از همه این خلافها است، و مندرجات این کتاب نمونه هایی است که این حقیقت را اثبات می کنند و نام زشت و کردار دروغ او را در صفحه روزگار جاوید می سازد.
(الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب ج 11 ص 109 – 110)