اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۲۱ مهر ۱۴۰۴

نخستین محاصره خانه عثمان

متن فارسی

نخستین محاصره

کنگره عمومی مسلمانان علیه عثمان تصمیماتی میگیرد بلاذری و دیگرمورخان مینویسند”: یکسال پیش از کشته شدن عثمان مردم سه شهر (یا شهرستان) کوفه و بصره و مصر در مسجدالحرام اجتماع کردند. رئیس اهالی کوفه کعب بن عبده بود، رئیس اهالی بصره مثنی بن مخربه عبدی و رئیس اهالی مصر کنانه بن بشر سکونی. در این اجتماع عمومی رویه عثمان و تبدیلرویه (اسلامی حکومت و اداره) او رامورد بحث قرار دادند و نیز این را که تعهداتی را که بهنگام تصدی خلافت سپرده و در انجامش با خدا عهد بسته است زیر پا نهاده است. و گفتند: ما نمیتوانیم باین وضع رضایت دهیم. سرانجام این تصمیم را متفقا گرفتند که هر یک از سه نفر نامبرده چون به شهر خویش بازگشت، نماینده و پیغامبراجتماع عمومی مخالفان عثمان در مکه باشد تا با هر کسی با نظریاتشان موافق بود قرار بگذارد که سال بعد بهخانه عثمان رفته مطالب خویش را با اودر میان بگذارند تا هر گاه از رویه اشبازگشت که بمقصود رسیده اند وگرنه تصمیم جدیدی در این باره گرفته به اجرا بگذارند. چون موعد مقرر فرا رسید مالک اشتر با دویست تن از اهالیکوفه به مدینه آمد. (ابن قتیبه میگوید با هزار نفر و در چهار ستون، و بر هر ستون یکی از این چهار تن فرمانده بود: زید بن صوحان عبدی، زیاد بن نصر حارثی، عبد الله بن اصم و عمرو بن اهتم و این بعلاوه فرمانده کل نیز بود. (حکیم بن جبله عبدی با یکصد نفر از مردم بصره بیرون آمد و سپس پنجاه نفر به او پیوستند تا یکصد و پنجاه نفر شدند، و ذریح بن عباد عبدی و بشر بن شریح قیسی و ابن محرش- یا ابن محترش- همراه آنان بودند. (ابن خلدون میگوید تعدادشان باندازه مردمی بود که از مصر برخاستند و در چهار ستون قرار داشتند. (از مصر چهار صد تن آمدند و آنرا پانصد و هفتصد و ششصد وهزار هم گفته اند (و ابن ابی الحدیددو هزار نفر نوشته است). محمد پسر ابوبکر، و سودان بن حمران سکونی، ومیسره سکونی، و عمرو بن حمق خزاعی-که از روسای ایشان بود- در آن میان قرار داشتند. مصریان چهار فرمانده داشتند:

-1 عمرو بن بدیل بن ورقاء خزاعی.

-2 عبد الرحمن بن عدیس.

-3 عروه بن شییم، ابن بیاع.

-4 کنانه بن بشر سکونی.

و غافقی بن حربعکی فرمانده کل آنها بود و هم او در روزهای محاصره (خانه عثمان) امام جماعت محاصره کنندگان بود. طبری مینویسد: همگی تابع دو تن بودند، عمر بو بدیل خزاعی که از اصحاب پیامبر (ص) بود و عبد الرحمن بن عدیس. چون به مدینه رسیدند به خانه عثمان رفتند، و در مدینه عده ای از مهاجران و انصار به ایشان پیوستند ازآنجمله عمار بن یاسر عبسی که از مجاهدان بدر است و رفاعه بن رافع انصاری که او نیز بدری است و حجاج بن غزیه که به مصاحبت پیامبر (ص) نائل آمده است و عامر بن بکیر که از مجاهدان بدر است. نائله همسر عثمان در نامه ای به معاویه میگوید: اهالی مصر کارشان را به علی(ع) و محمد پسر ابوبکر و عمار یاسرو طلحه و زبیر سپردند و باطاعت آنها درآمدند و ایشان دستور قتل عثمان را دادند. از قبائلی که با مصریان بودند میتوان خزاعه و سعد بن بکر و هذیل و بعضی عشایر جهینه و مزینه و نبطی های یثرب را نام برد و اینها ازهمه سختگیرتر و تندروتر بودند. چنانکه سعد بن سیب میگوید: قبلا از عثمان بد رفتاریهائی به عبد الله بن مسعود و ابوذر و عمار یاسر سر زده بود و کینه اش را در دل چندین قبیله برجا نهاده بود. قبیله هذیل و بنی زهره و بنی غفار و همپیمانان آنها کینه ابوذر غفاری را به دل داشتند و قبیله بنی مخزوم کینه عمار یاسر را. مسعود مینویسد: در میان مردم (یعنی مردم محاصره کنندگان خانه عثمان) قبیله بنی زهره بودند بخاطر عبد الله بن مسعود زیرا او همپیمان ایشان بود، و قبیله هذیل، چون او عضو آن قبیله بود، و قبیله بنی مخزوم و همپیمانانش بخاطر عمار یاسر، و قبیله غفار و همپیمانانش بخاظر ابوذر، و قبیله تیم همراه محمد پسر ابوبکرآمده بود، و قبائل بسیار دیگر که کتاب ما گنجایش ذکر آنها را ندارد. و اینها عثمان را محاصره کردند و این نخستین محاصره او است.

(الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب ج 9 ص 237)

متن عربی

الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 9، ص: 237

41- قصّة الحصار الأوّل

الاجتماع علی عثمان من أهل الأمصار: المدینة، الکوفة، البصرة، مصر

أخرج البلاذری و غیره بالإسناد: التقی أهل الأمصار الثلاثة: الکوفة و البصرة و مصر فی المسجد الحرام قبل مقتل عثمان بعام، و کان رئیس أهل الکوفة کعب بن عبدة، و رئیس أهل البصرة المثنی بن مخربة العبدی، و رئیس أهل مصر کنانة بن بشر ابن عتّاب بن عوف السکونی ثمّ التجیبی، فتذاکروا سیرة عثمان و تبدیله و ترکه الوفاء بما أعطی من نفسه و عاهد اللَّه علیه، و قالوا: لا یسعنا الرضا بهذا، فاجتمع رأیهم علی أن یرجع کلّ واحد من هؤلاء الثلاثة إلی مصره فیکون رسول من شهد مکة من أهل الخلاف علی عثمان إلی من کان علی مثل رأیهم من أهل بلده، و أن یوافوا عثمان فی العام المقبل فی داره فیستعتبوه، فإن أعتب، و إلّا رأوا رأیهم فیه ففعلوا ذلک.

فلمّا حضر الوقت خرج الأشتر مع أهل الکوفة إلی المدینة فی مائتین، و قال ابن قتیبة: أقبل الأشتر من الکوفة فی ألف رجل فی أربع رفاق، و کان أُمراؤهم هو و زید بن صوحان العبدی، و زیاد بن النضر الحارثی، و عبد اللَّه بن الأصم العامری، و علی الجمیع عمرو بن الأهتم.

و خرج حکیم بن جبلة العبدی فی مائة من أهل البصرة و لحق به بعد ذلک خمسون، فکان فی مائة و خمسین و فیهم: ذریح بن عبّاد العبدی، و بشر بن شریح القیسی، و ابن المحرّش- ابن المحترش- و قال ابن خلدون: و کلّهم فی مثل عدد أهل مصر فی أربع رایات.

و جاء أهل مصر و هم أربعمائة، و یقال: خمسمائة، و یقال: سبعمائة، و یقال: ستمائة، و یقال: ألف، و فی شرح ابن أبی الحدید: کانوا ألفین. و کان فیهم: محمد بن

الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 9، ص: 238

أبی بکر، و سودان بن حمران السکونی، و میسرة- و یقال قتیرة- السکونی، و عمرو ابن الحمق الخزاعی و کان من رءوسهم، و علیهم أُمراء أربعة:

1- عمرو بن بدیل بن ورقاء الخزاعی، علی ربع.

2- عبد الرحمن بن عدیس أبو محمد البلوی، علی ربع.

3- عروة بن شُیَیم بن البیاع الکنانی اللیثی، علی ربع.

4- کنانة بن بشر السکونی التجیبی، علی ربع.

و علیهم جمیعاً: الغافقی بن حرب العکّی، و کان یصلّی بالناس فی أیّام الحصار، قال الطبری: کان جماع أمرهم جمیعاً إلی عمرو بن بدیل الخزاعی، و کان من أصحاب النبیّ صلی الله علیه و آله و سلم، و إلی عبد الرحمن بن عدیس التجیبی.

فلمّا أتوا المدینة أتوا دار عثمان، و وثب معهم رجال من أهل المدینة من المهاجرین و الأنصار منهم: عمّار بن یاسر العبسی و کان بدریّا، و رفاعة بن رافع الأنصاری و کان بدریّا، و الحجاج بن غزیة و کانت له صحبة، و عامر بن بکیر و کان بدریّا أحد بنی کنانة.

و فی کتاب لنائلة امرأة عثمان إلی معاویة فی روایة ابن عبد ربّه: و أهل مصر قد أسندوا أمرهم إلی علیّ و محمد بن أبی بکر و عمّار بن یاسر و طلحة و الزبیر فأمروهم بقتله، و کان معهم من القبائل خزاعة، و سعد بن بکر، و هذیل، و طوائف من جهینة و مزینة و أنباط یثرب، و هؤلاء کانوا أشدّ الناس علیه.

و فی حدیث سعید بن المسیّب فی الأنساب و العقد و الفرید و غیرهما: و قد کانت من عثمان قبل هنات إلی عبد اللَّه بن مسعود و أبی ذر و عمّار بن یاسر، فکان فی قلوب هذیل و بنی زهرة و بنی غفار و أحلافها من غضب لأبی ذر ما فیها، و حنقت بنو مخزوم لحال عمّار بن یاسر.

الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 9، ص: 239

و فی لفظ المسعودی: و فی الناس بنو زهرة لأجل عبد اللَّه بن مسعود، لأنّه کان من أحلافها، و هذیل لأنّه کان منها، و بنو مخزوم و أحلافها لعمّار، و غفار و أحلافها لأجل أبی ذر، و تیم بن مرّة مع محمد بن أبی بکر، و غیر هؤلاء ممّن لا یحمل ذکره کتابنا. فحصروا عثمان الحصار الأوّل «1».