اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۲۳ آذر ۱۴۰۳

نظر عمر درباره گزینه های جانشینی خود

متن فارسی

بلاذری در” انساب الاشراف ” جلد 5 صفحه ی 16 از ابن عباس چنین آورده است که: “عمر گفته است: نمی دانم با امت محمد (ص) چه کنم؟ (او این جمله را پیش از ضربت خوردنش گفته بود) به او گفتم: چرا ناراحتی در صورتی که میان آنها افرادی که شایستگی برای امر خلافت داشته باشند می یابی؟ او گفت: منظور تو علی بن ابیطالب است؟ گفتم: آری او به خاطر نزدیکی اش با رسول خدا و این که داماد اوست و سابقه اش در اسلام و امتحانی که در زندگی داده است شایستگی برای خلافت را دارد. عمر گفت: او آدم خوش نشین و مزاح است!! گفتم: طلحه چطور است؟ گفت: در او تکبر و نخوت است. گفتم: عبد الرحمن بن عوف چطور است؟ گفت: او مرد شایسته ای است، اما ناتوان است. گفتم: سعد چطور است؟ گفت: او مرد هجوم و حمله است (جنگجو است) به طوری که اگر به محلی رسید و پیروز شد به آنجا اکتفا نمی کند (یعنی او نظامی است و به حدی قانع نیست) گفتم: زبیر چطور است؟ گفت: او بخیلی است، همانند مؤمن نرم و خشنود، و همانند کافر سر سخت و بد خشم و در عین حال حریص و طمعکار، در صورتی که خلافت جز برای انسان نیرومند غیر زور گو، مهربان غیر ناتوان، بخشنده غیر اسراف کار، شایسته نیست. گفتم: عثمان چطور است؟ گفت: او اگر زمامدار مسلمین شود، فرزندان ابی معیط را بر گرده مردم سوار می کند و اگر چنین کند او را خواهند کشت.

(الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب ج 5 ص 577)

متن عربی

الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 5، ص: 577

 14- و ما أخرجه البلاذری فی أنساب الأشراف (5/16)، عن ابن عبّاس قال: قال عمر: لا أدری ما أصنع بأمّة محمد- و ذلک قبل أن یُطعن- فقلت: و لِم تهتمّ و أنت تجد من تستخلفه علیهم؟ قال: أصاحبکم- یعنی علیّا-؟ قلت: نعم، هو أهل لها، فی قرابته برسول اللَّه، و صهره و سابقته و بلائه، فقال عمر: إنّ فیه بطالة و فکاهة.

قلت: فأین أنت عن طلحة؟ قال: فأین الزهو و النخوة؟

قلت: عبد الرحمن بن عوف؟ قال: هو رجل صالح علی ضعف.

قلت: فسعد؟ قال: ذاک صاحب مقنت و قتال، لا یقوم بقریة لو حُمّل أمرها.

قلت: فالزبیر؟ قال: لَقیس مؤمن الرضا کافر الغضب شحیح، إنّ هذا الأمر لا یصلح إلّا لقویٍّ فی غیر عنف، رفیق فی غیر ضعف، جوادٍ فی غیر سرف.

قلت: فأین أنت عن عثمان؟ قال: لو ولیها لحمل بنی أبی معیط علی رقاب الناس و لو فعلها لقتلوه.