اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۲۲ مهر ۱۴۰۴

کیفیت نماز خواندن از دیدگاه حنبلی ها

متن فارسی

برداشت حنبلیان
ابن حزم «2» در المحلی 3/236 می نویسد: در هر رکعت از هر نمازی، خواندن حمد واجب است، چه به تنهائی نماز بگزاریم و چه پسنماز باشیم و چه پیشنماز و در این باره جدائی ای میان نمازهای واجب و مستحب و میان مردان و زنان نیست. سپس پاره ای از پشتوانه های این دستور را یاد می کند.
و باز در ص 243 کار عمر و آن چه را مانند آن به علی بسته اند- و او برتر از این ها است- یاد کرده و گوید: در برابر برانگیخته خدا (ص) سخن هیچ کس را دست آویز نتوان گرفت.
و در ص 250 می نویسد: هر کس کلمه استعاذه یا چیزی از سوره حمد را فراموش کند و هنگامی که به رکوع رود یادش بیاید- هرگاه باشد- باید برگردد و آن چه را از یادش رفته بود بر زبان آرد و سرانجام نیز سجده سهو به جای آرد خواه پیشنماز باشد خواه به تنهائی نماز بگزارد، اگر هم پسنماز باشد آن چه را تا هنگام به یاد آوردن فراموش کرده ندیده می گیرد و چون پیشنماز نماز را به پایان برد او بر می خیزد و آن چه را فراموش کرده بود به جا می آرد و سپس سجده سهو می گزارد و پشتوانه این برداشت را در هنگام گفتگو از کسی که کار لازمی را در نماز خود فراموش کند یاد کردیم و دیدیم که او باید آن چه را به جا نیاورده به همان گونه که دستور داده شده به جای آرد و آن چه را به جا آورده به همان گونه که دستور داده شده از سر بگیرد. و باز گوید:
هر کس سوره حمد را از برنداشته باشد و هر چه از قرآن که بتواند- اگر بداند- بخواند- که اندازه ای برای آن نیست- از وی پذیرفته است و باید بکوشد که سوره حمد را بیاموزد و اگر پاره ای از آن را بداند و پاره ای را نداند باید آن چه را می داند بخواند و از وی پذیرفته است و باید بکوشد که بازمانده را بیاموزد و اگر چیزی از قرآن از بر ندارد به همان گونه که می ایستد و به همان گونه که به نیکوئی می تواند خدا را با زبان خود یاد کند و رکوع و سجود کند تا نمازش را به پایان برد و از وی پذیرفته است و باید بکوشد تا سوره حمد را بیاموزد.
و شوکانی در نیل الاوطار 2/233 می نویسد: کسانی که می گویند باید در همه رکعت ها سوره حمد را خواند همداستان نیستند که اگر کسی خواندن آن را فراموش کرد آیا نمازش درست است یا نه. شافعیان و احمد پسر حنبل بر آن
رفته اند که درست نیست و پسر قاسم از زبان مالک آورده است که اگر کسی آن را در یک رکعت از نماز دو رکعتی فراموش کند نمازش تباه می شود و اگر آن را در یک رکعت از نماز سه رکعتی یا چهار رکعتی فراموش کند- به گزارشی از او- نمازش پذیرفته نیست و باید آن را از سر گیرد و به گزارشی دیگر تنها باید دو سجده سهو بگذارد و به گزارش سومی از او، باید آن رکعت را از سر گیرد و پس از سلام برای سهوی که کرده سجده کند، و بر بنیاد رکن بودن حمد و سوره در نماز- که چنان چه آگاهت ساختیم گزارش ها می تواند آن را برساند- بایستی گفت هر کس آن را فراموش کند باید نماز را از سر بگیرد همچون کسی که از سر فراموشی نماز را بی وضو خوانده است. پایان

  الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 8، ص: 262

متن عربی

رأی الحنابلة:

قال ابن حزم فی المحلّی (3/236): و قراءة أُمّ القرآن فرض فی کلّ رکعة من کلّ صلاة إماماً کان أو مأموماً أو منفرداً، و الفرض و التطوّع سواء، و الرجال و النساء سواء. ثمّ ذکر جملة من أدلّة المسألة.

و ذکر فی (ص 243) فعل عمر و ما یعزی إلی علیّ- و حاشاه من ذلک- فقال: لا حجّة فی قول أحد بعد رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم.

و قال فی (ص 250): من نسی التعوّذ أو شیئاً من أُمّ القرآن حتی رکع أعاد متی ذکر فیها و سجد للسهو إن کان إماماً أو فذّا، فإن کان مأموماً ألغی ما قد نسی إلی أن ذکر، و إذا أتمّ الإمام قام یقضی ما کان ألغی، ثمّ سجد للسهو، و لقد ذکرنا برهان ذلک فیمن نسی فرضاً فی صلاته فإنّه یعید ما لم یصلّ کما أُمر، و یعید ما صلّی کما أُمر. قال:

و من کان لا یحفظ أُمّ القرآن [صلّی ] «1» و قرأ ما أمکنه من القرآن إن کان یعلمه، لا حدّ فی ذلک و أجزأه، و لیسعَ فی تعلّم أُمّ القرآن فإن عرف بعضها، و لم یعرف البعض قرأ ما عرف منها فأجزأه، و لیسعَ فی تعلّم الباقی، فإن لم یحفظ شیئاً من القرآن صلّی کما هو یقوم و یذکر اللَّه کما یحسن بلغته و یرکع و یسجد حتی یتمّ صلاته و یجزیه، و لیسعَ فی تعلّم أُمّ القرآن.

و قال الشوکانی فی نیل الأوطار «2» (2/233): اختلف القائلون بتعیّن الفاتحة فی کلّ رکعة هل تصحّ صلاة من نسیها؟ فذهبت الشافعیّة و أحمد بن حنبل إلی عدم

الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 8، ص: 262

الصحّة، و روی ابن القاسم عن مالک أنّه إن نسیها فی رکعة من صلّی رکعتین فسدت صلاته، و إن نسیها فی رکعة من صلّی ثلاثیّة أو رباعیّة، فروی عنه أنّه یعیدها و لا تجزئه، و روی عنه أنّه یسجد سجدتی السهو، و روی عنه أنّه یعید تلک الرکعة و یسجد للسهو بعد السلام، و مقتضی الشرطیّة التی نبّهناک علی صلاحیّة الأحادیث للدلالة علیها أنّ الناسی یعید الصلاة کمن صلّی بغیر وضوء ناسیاً. انتهی.