اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۲۳ آذر ۱۴۰۳

معاویه فردی امین است

متن فارسی

3) از «جابر» روایت شده: «رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله با جبرئیل مشورت کرد که آیا معاویه را بر نوشتن بگمارد: او گفت: بگمارد که فرد امینى است» «2».

4) از «عبادة بن صامت»: «خدا بر پیامبر صلّى اللّه علیه و آله وحى کرد: معاویه را به کار نوشتن بگمار که امین و مأمون است». ر ک ص 261 ط 1، 305 ط 2.

5) روایت مرفوعى است از «انس»: «امینان هفت تن هستند: لوح، قلم اسرافیل، میکائیل و جبرئیل و محمّد و معاویه». ر ک: جزء 5 ص 262 ط 1، 308 ط 2.

6) روایت مرفوعى است از «ابو هریره»: «امینان در پیشگاه خدا سه تن هستند: من و جبرئیل و معاویه». ر ک: جزء 5 ص 261 ط 1، 306 ط 2.

7) مردى از مردى نقل می کند که گفته: «ده تن از بنى هاشم گرد هم آمده و بحضور پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله رسیدند. همینکه نماز خوانده شد، عرض کردند:
یا رسول اللّه، آمده ایم تا بعضى امور را با تو در میان بگذاریم خداوند با این رسالت تفضل فرموده و ترا بدان مشرف گردانیده و ما را هم به وجود تو مشرف کرده است. اینک معاویة بن ابو سفیان را معرفى می کنیم، تا کاتب وحى تو گردد، چرا که ما می بینیم که غیر او از خاندان تو در پیش تو منزلت بهترى دارد. فرمود:
آرى کسى غیر او را بررسى کنید. می گوید که از هر چهار روز یکبار از جانب خدا وحى به محمّد صلّى اللّه علیه و آله رسید و جبرئیل چهل روز درنگ می کرد و نازل نمی شد و پس از چهل روز، اربعین با صحیفه اى که در آن چنین نوشته شده بود، نازل شد:
اى محمّد نباید آن کسى را که خدا برگزیده تغییر دهى و دیگرى را به نوشتن وحى بگمارى، او را معین کن که امین است». ر ک: جزء 5 ص 262 ط 1، 207 ط 2.

8) روایت مرفوعى است از «واثله»: «خداوند بر نوشتن وحى خود، من و جبرئیل و معاویه را امین شناخت و نزدیک بود که معاویه را بمناسبت فراوانى دانش و امانتى که بر کلام خود داشت، او را سمت پیغمبرى دهد. خدا گناهان معاویه را می بخشد و او را از حساب نگه می دارد و کتابش را باو می آموزد و او را هادى و هدایت شده قرار می دهد». رک جزء 5 ص 262 ط، 1: 308 ط 2.

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏11، ص: 99

متن عربی

3- عن جابر: إنَّ رسول اللَّه صلى الله علیه و آله و سلم استشار جبریل فی استکتاب معاویة فقال: استکتبه فإنّه أمین.

راجع الجزء الخامس (ص 260) الطبعة الأولى، (ص 305) الطبعة الثانیة.

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏11، ص: 99

4- عن عبادة بن الصامت: أوحى اللَّه إلى النبیِّ صلى الله علیه و آله و سلم: استکتب معاویة فإنّه أمینٌ مأمون.

راجع الجزء الخامس (ص 261) الطبعة الأولى، (ص 305) الطبعة الثانیة.

5- عن أنس مرفوعاً: الأُمناء سبعة: اللوح و القلم و إسرافیل و میکائیل و جبریل و محمد و معاویة.

راجع الجزء الخامس (ص 262) الطبعة الأولى، (ص 308) الطبعة الثانیة.

6- عن أبی هریرة مرفوعاً: الأُمناء عند اللَّه ثلاثة: انا و جبریل و معاویة.

راجع الجزء الخامس (ص 261) الطبعة الأولى، (ص 306) الطبعة الثانیة.

7- أخبر رجلٌ عن رجل قال: اجتمع عشرة من بنی هاشم فغدوا على النبیِّ صلى الله علیه و آله و سلم فلمّا قضى الصلاة قالوا: یا رسول اللَّه غدونا إلیک لنذکر لک بعض أمورنا، إنَّ اللَّه قد تفضّل بهذه الرسالة فشرّفک بها و شرّفنا لشرفک و هذا معاویة بن أبی سفیان یکتب الوحی فقد رأینا أنَّ غیره من أهل بیتک أولى به لک منه. قال: نعم. انظروا فی رجل غیره. قال: و کان الوحی ینزل فی کلِّ أربعة أیّام من عند اللَّه إلى محمد فأقام جبریل أربعین یوماً لا ینزل، فلمّا کان یوم أربعین هبط جبریل بصحیفة فیها مکتوب: یا محمد لیس لک أن تغیّرمن اختاره اللَّه لکتابة وحیه فأقِرّه فإنَّه أمین، فأقرّه.

راجع الجزء الخامس (ص 262) الطبعة الأولى، (ص 307) الطبعة الثانیة.

8- عن واثلة مرفوعاً: إنّ اللَّه ائتمن على وحیه جبریل و أنا و معاویة، و کاد أن یبعث معاویة نبیّا من کثرة علمه و ائتمانه على کلام ربّی، یغفر اللَّه لمعاویة ذنوبه، و وقاه حسابه، و علّمه کتابه، و جعله هادیاً مهدیّا و هدى به.

راجع الجزء الخامس (ص 262) الطبعة الأولى، (ص 308) الطبعة الثانیة.

9- عن سعد: إنّ النبیّ صلى الله علیه و آله و سلم قال لمعاویة: إنَّه یُحشر و علیه حلّةٌ من نور

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏11، ص: 100

ظاهرها من الرحمة، و باطنها من الرضا، یفتخر بها فی الجمع لکتابة الوحی.

راجع الجزء الخامس (ص 276) الطبعة الأولى، (ص 324) الطبعة الثانیة.