7- حافظ دار قطنى و شیخ الاسلام حمویئى در فرائد هر یک با سند مرفوع از انس آورده اند که گفت: چون روز قیامت شود، منبرى براى من بر پا گردد، منادى از درون عرش ندا برآرد: محمد کجاست؟ من پاسخ گویم، گویندم: بر شو. بر منبر بالا شوم. باز ندا برآید: على کجاست؟ او نیز پائین تر از من بر منبر برآید، و جهانیان دانند که محمد سرور رسولان است و على سرور مؤمنان «1».
انس گوید: مردى به پاشد و عرض کرد: اى رسول خدا، کیست که على را بعد از این دشمن بدارد، فرمود: اى برادر انصارى، از قریش جز زنازادگان، و از انصار مدینه جز یهودان، و از عرب جز بى پدران، و از سایر مردم جز بدکاران على را دشمن ندارند.
این حدیث را سیوطى به خاطر اینکه در سندش اسماعیل بن موسى فزارى یاد شده، ضعیف شمرده، اما ابن حبان در زمره ثقاتش شناخته، مطین راستگویش دانسته، و نسائى گوید: عیبى بر او نیست، و از ابى داود حکایت شده که مردى راستگو است. بخارى در کتاب خلق افعال عباد از او روایت کرده، و هم ابو داود، ترمذى، ابن ماجة، ابن خزیمة، ساجى، ابو یعلى و جز آنان از او روایت کرده اند و بر او خرده نگرفته اند، آرى جرمش این است که شیعه اى علوى مذهب است.
الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج4، ص: 432