اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۲۱ مهر ۱۴۰۴

شراب تبدیل به عسل یا سرکه شد

متن فارسی

از ” اعمش ” بواسطه ” خیثمه ” نقل شده است : مردی با مشکی پر از باده پیش خالد بن ولید آمد، خالد گفت: این چیست؟ مرد گفت: عسل است: خالد گفت: خدایا آنرا تبدیل به سر که کن. این مرد پیش یاران خود که آمد، گفت: شما را باده ای آورده ام که تا کنون کسی مثل آنرا ننوشیده است. سر سبو را که باز کرد، ناگاه دید سرکه است. گفت: بخدا سوگند که دعای خالد رضی الله عنه این اثر را گذاشته است.” و در عبارت دیگر آمده که “: خالد گفته بود خدایا این را عسل بکن و تبدیل به عسل شده بود ” (” تاریخ ” ابن کثیر 114:7 الاصابه” 414:1)
 «امینی» می گوید: اوراق سیاه زندگانی «خالد» را در جزء هفتم، صفحه 156- 168 ط 1 مطالعه و ملاحظه کنید و احوال او را از «بنی جذیمه» و «مالک بن نویره» و «زنش» و «عمر خلیفه» بپرسید تا عملکرد او را بدرستی بشناسید، آنگاه داوری کنید که شایسته چه چیز بوده است

(الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب  ج 11 ص141)

متن عربی

5- خمر صارت عسلًا بدعاء خالد

عن الأعمش، عن خیثمة، قال: أُتی خالد بن الولید برجل معه زقّ خمر، فقال له خالد: ما هذا؟ فقال: عسل. فقال: اللّهمّ اجعله خلّا. فلمّا رجع إلی أصحابه قال: جئتکم بخمر لم یشرب خمرٌ مثله. ثم فتحه فإذا هو خلٌّ. فقال: أصابته و اللَّه دعوة خالد رضی اللَّه عنه. و فی لفظ: اللّهمّ اجعله عسلًا. فصار عسلًا.

                        الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 11، ص: 141

تاریخ ابن کثیر «1» (7/114)، الإصابة (1/414).

قال الأمینی: اقرأ صحیفة حیاة خالد السوداء ممّا مرّ فی الجزء السابع «2» (ص 156- 168) الطبعة الأولی، و سل عنه بنی جذیمة و مالک بن نویرة و امرأته، و سل عنه عمر الخلیفة حتی تعرفه بعُجره و بُجره، ثم احکم بما تجد الرجل أهلًا له.