اولین دایرةالمعارف دیجیتال از کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره)
۲۳ آذر ۱۴۰۳

علی(ع) علمش را از ابوبکر آموخت

متن فارسی

گفته ابن تیمیه در (منهاج السنه) ج 3 ص 128 و جمع نموده‌اند مردم داوریها و فتواهای نقل شده از ابی بکر و عمر و عثمان و علی را پس یافتند که راست‏تر و با دلیل‏تر آن را بر علم صاحب آن امور ابوبکر و پس از آن عمر بوده و برای همین دیده میشود از اموری که نصّی بر خلاف آن یافته شده از عمر کمتر است از آن چه از علی (ع) دیده شده و اما ابو بکر پس نصّی و خبر صریحی بر خلاف آن نیست.

پس گوید: و ابو بکر و عمر و غیر آنها از بزرگان صحابه نبودند که سئوالی بخصوص از علی (ع) کنند و آنچه که معروف است این است علی (ع) علم را از ابو بکر فرا گرفته چنانچه در سنن یاد شده از علی (ع) که گوید من بودم که هر گاه از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله حدیثی میشنیدم خدا به آن به من نفعی میداد اگر میخواست که به من سودی دهد و هر گاه غیر آن حضرت مرا حدیثی میگفت من او را قسم میدادم اگر برایم سوگند میخورد او را تصدیق میکردم، و ابوبکر مرا حدیث گفت و راست گفت ابو بکر که گفت: شنیدم از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله میگفت: هیچ بنده مومنی نیست که مرتکب گناهی شود پس وضوی نیکوئی بگیرد سپس برخیزد و نماز بخواند و پس از آن استغفار کند از خدا مگر آنکه خدا ببخشد گناه او را.

و عجیب اینکه که مردی چون امر بر او مشتبه شده خیال کرده که بر غیر خود او هم مغشوش مانده آیا در حدیث یاد شده بعد فرض صحت آن (در حالی که عده‌ای از حفاظ آن را مجعول و موضوع دانسته) جز این نیست که امیر المومنین علی علیه السّلام وثوق و اعتماد به روایت ابی بکر داشته است و این کجا و فرا گرفتن علم از او کجا و یا علم آن حضرت صلوات الله علیه منحصر بر این حدیث است که وارد شده در ادبی از آداب شریعت فقط بوده و آیا مبتنی میشود بر او چیزی از قضایا و فتاوای او و آنچه را که آن حضرت حلّ نمود از مسائل مشکله در فرائض و احکام، و آیا ندانسته آن حضرت علیه السّلام مورد این حدیث را پس ابو بکر به او آموخت، یا ابوبکر ندانسته چیزی را از آنچه را که زیر بناء احکام و قضایاست پس آن حضرت او را ارشاد نموده چنانچه همه اینها واقع شده در آنچه را که ما پی در پی یاد کردیم از نوادر اثر، و احتمال دارد که تصدیق آن حضرت علیه السّلام ابو بکر را در این روایت برای این یاد شده که خود آن حضرت آنرا از رسول خدا صلّی الله علیه و آله شنیده ولی واسطه را در این موقع روی مصلحت نیفکنده باشد، و چگونه میشود که امیر المؤمنین(ع) علم را از ابو بکر فرا گرفته باشد و حال آنکه او باب مدینه علم رسول خدا ص درواز شهر دانش پیامبر است چنانچه ما در (ج 11- از ص 123 تا 157 یاد نمودیم) و آن حضرت وارث علوم و معارف رسول خداست چنانچه در جزء سوم ص 100 گذشت این نمیشود (که علی علیه السّلام از ابی بکر جاهل چیزی بیاموزد) هر چه هم ابن تیمیه اسب‏ دوانی کند در میدان خودش و او ادعاء میکند شیخ الاسلامی را و بنا بر این قیاس کن بقیه آنچه را که در این کلامش ساخته است و بعد از پسران حزم و تیمیه یاوه صاحب (الوشیعه) یاد شده در ص 156 جزء 11 و ص 82 متن عربی است.

الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج‏6، ص: 464

متن عربی

و قول ابن تیمیّة فی منهاج السنّة (3/128): و قد جمع الناس الأقضیة و الفتاوى المنقولة عن أبی بکر و عمر و عثمان و علیّ فوجدوا أصوبها و أدلّها على علم صاحبها أُمور أبی بکر ثمّ عمر، و لهذا کان ما یوجد من الأُمور التی وجد نصّ یخالفها عن عمر أقلّ ممّا وجد من علیّ، و أمّا أبو بکر فلا یکاد یوجد نصّ یخالفه.

فقال: و لم یکن أبو بکر و لا عمر و لا غیرهما من أکابر الصحابة یخصّان علیّا بسؤال، و المعروف أنّ علیّا أخذ العلم عن أبی بکر، کما فی السنن عن علیّ، قال: کنت إذا سمعت عن النبیّ صلى الله علیه و آله و سلم حدیثاً نفعنی اللَّه به ما شاء أن ینفعنی، و إذا حدّثنی غیره حدیثاً استحلفته، فإذا حلف لی صدّقته، و حدّثنی أبو بکر و صدق أبو بکر،

قال: سمعت رسول اللَّه صلى الله علیه و آله و سلم یقول: «ما من عبد مؤمن یذنب ذنباً فیحسن الطهور ثمّ یقوم فیصلّی ثمّ یستغفر اللَّه إلّا غفر اللَّه له».

انتهى.

و عجیب أنّ الرجل یموّه على نفسه و یحسب أنّ ذلک ینطلی على غیره أیضاً، أو

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏6، ص: 465

هل فی الحدیث المذکور- بعد فرض صحّته و قد زیّفه غیر واحد من الحفّاظ «1»- غیر أنّ أمیر المؤمنین علیه السلام کان یثق بروایة أبی بکر و أین هو عن أخذ العلم عنه؟ و هل علمه صلوات اللَّه علیه مقصور على هذا الحدیث الوارد فی أدب من آداب الشریعة فحسب؟ و هل یبتنی علیه شی‏ء من أقضیته و فتاواه، و ما حلّه من عویصات المسائل فی الفرائض و الأحکام؟ و هل جهل علیه السلام موقع هذا الحدیث فعلمه أبو بکر؟ أو جهل شیئاً ممّا یبتنی علیه فسدّده هو کما وقع کلّ ذلک فیما سردناه من نوادر الأثر؟ و المحتمل أنّ تصدیقه علیه السلام أبا بکر فی روایته هذه لأنّه علیه السلام کان سمعها عن رسول اللَّه صلى الله علیه و آله و سلم نفسه فلم یُلغِ الواسطة إذن لضرب من المصلحة، و کیف یأخذ أمیر المؤمنین العلم من أبی بکر و هو باب مدینة علم الرسول؟ کما أسلفناه (ص 61- 81)، و هو وارث علومه و حکمه کما مرّ فی الجزء الثالث (ص 100) هذا لا یکون مهما هملج ابن تیمیّة فی ترکاضه، و هو یدّعی شیخوخة الإسلام، و على هذا فقس بقیّة ما افتعله فی کلامه هذا. و بعد ابنی حزم و تیمیّة قول صاحب الوشیعة المذکور (ص 82).