حرف صاد و ضاد
269- ابو العلاء صاعد بن حسن ربعی بغدادی لغوی، صاحب کتاب «الفصوص» وارد اندلس شد و کتابها تألیف نمود و در سال 417 ه فوت کرد. او در مطالبی که نقل میکرده متهم به دروغ بوده و لذا مردم کتابش را دور انداختند و هنگامی که برای منصور بن عامر دروغش آشکار گردید کتاب فصوصش را به دریا افکند،
زیرا به او گفته بودند: آنچه که در آن کتاب است دروغ و بی اساس است «1».
270- صالح بن احمد بن ابی مقاتل قیراطی هروی، متوفی در سال 316 ه، کذاب و دجال است. و چیزی را که نشنیده بوده حدیث میکرده و حدیث میدزدیده است.
ابو حاتم محمد بن حسان بستی گفته است: او حدیث میدزدیده و آن را دگرگون میکرده است و شاید او بیش از ده هزار حدیث، پائین و بالا کرده و آنها را از شیوخ در ابواب مختلف آورده که به هیچوجه قابل عمل و احتجاج نیستند «2».
271- صالح بن بشیر ابو بشر مری بصری، متوفی در سال 172 یا 176 ه، داستانسرا و کذاب و متروک الحدیث است «3».
272- صالح بن حسان بصری کذاب است «4».
273- صبیح (در تاریخ بغداد صبیج آمده است) ابن سعید بغدادی خلدی، کذاب و خبیث و ناکس است «5».
274- صخر بن محمد منقری مروزی حاجبی که در حدود سالهای صد و سی میزیسته، کذاب و حدیث ساز است. و تمام روایاتش ساختگی است و از ثقات مطالب نادرست آورده و از مالک ولیث و ابن لهیعه احادیث ساختگی روایت کرده است «6».
275- صقر بن عبد الرحمن ابو بهز کوفی از دروغگوترین مردم بوده و حدیث میساخته است. «7»
276- صلة بن سلیمان ابو زید عطار، نزیل بغداد، کذاب و متروک الحدیث و غیر مورد اطمینان است «1».
277- ضحاک بن حمزه منبجی، حدیث میساخته و تمام حدیثهایش یا از لحاظ متن و یا از لحاظ سند نادرست است «2».
حرف طاء و ظاء
278- طاهر بن فضل حلبی او به نام افراد مورد اعتماد حدیث میساخته و احادیثش را جز به عنوان تعجب نباید نوشت «3».
279- طلحة بن زید- در لئالی سیوطی یزید آمده که فکر میکند تصحیف شده باشد ابو مسکین الرقی حدیثش جدا نادرست است و نمیشود با خبرش احتجاج کرد او بد حدیث و حدیث ساز بوده است «4».
280- ظبیان بن محمد حمصی، کذاب است و نمیشود با حدیثش احتجاج کرد «5».
الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج5، ص: 357